خلاصه ماشینی:
"بله!میتونن این موضوع رو اون قدر گسترش بدن که دیگه قابل تشخیص نباشه ولی اگه حیات پس از مرگ چیزی جز یک بعد متفاوت نباشه،چی؟یعنی اینکه مثلا از این بعد به بعدی دیگه برید؟نمیگم چنینه تنها میگم اگه چنینه،چی؟ این یک گزیدهگویی غنی است و ارزش طرح چندین نظر را دارد؛اول اینکه دوست دارم رابطهء (تصویرتصویر) میانبرنامهای چون سفر ستاره را با اسطوره بسنجم.
بنابراین میخواهم این بحث را مطرح کنم درحالیکه این مثال به نظر تصویرگر رابطهای مستقیم میان محتوای برنامههای مربوط به مسایل فراطبیعی و داستانهای علمی-تخیلی و نوعی کیهانشناسی است ولی مهم است که دریابیم رسانهها در این مورد یا دیگر موارد مشابه، هر موضوعی را بیاتخاذ رویکردی انتقادی مورد توجه قرار نمیدهند.
این بحث را مطرح خواهم کرد که تلقی جو و امبر از خود به عنوان افرادی که امور فراطبیعی را تجربه کردهاند،نحوهء گزینش محتوایی را که کنجکاوی آنها را دربارهء تجربیات فراطبیعی ارضا میکند،شکل خواهد این گزینشها به نوبهء خود آنها را در معرض نظرات جدید فراطبیعی قرار میدهد که میتواند در وهلهء بعد تفسیر آنها از تجربیات شخصیشان را شکل داده و نحوهء معناسازی برای مخاطبین و توجه به مذهب بومیشان را تعیین کند.
گفتمان مذهبی و عمومی و مسالهء هویت همانگونه که جیندرا در تحلیل خود از برنامهء سفر ستاره به عنوان یک پدیدهء مذهبی عنوان میکند،در ایالات متحده این گرایش وجود دارد که در تحلیل خود از مسالهء مذهب،آن را در نوعی انشعاب دوشاخه در نظر بگیریم:یا آن را صرفا با توجه به شکلهای نهادی و اعترافگونه درک کنیم و یا آن را کاملا از دیدگاه زندگی عمومی به شکل انتزاعی در نظر آوریم و نگاه ما به آن به عنوان عملی کلا فردگرایانه و خصوصی باشد."