چکیده:
تصحیح و طبع متون فارسی همراه با چاپ عکسی نسخه خطی هر متن شیوه پسندیده ای است، که از لحاظ دسترسی مستقیم اهل تحقیق به متن قابل اعتماد بسی اهمیت دارد؛ اما متاسفانه تاکنون در ایران مصححان و ناشران به این امر اقبال چندانی نشان نداده اند. مع الوصف، تصویر برخی از نسخه های خطی خاص و مهم، به صورت مستقل از متن حروف نگاری شده و به ندرت همراه با آن، منتشر شده است. یکی از آنها جنگ خطی نفیسی است که به سال 782 هجری در شیراز برای تاج الدین احمد وزیر- که مقارن سلطنت شاه شجاع (760-786) وزارت فارس داشته- فراهم شده است و نویسندگان نسخه، جای جای، نوشته خود را به وی تقدیم کرده اند. این نسخه را فضل الله بن روزبهان بن فضل الله خنجی، معروف به خواجه مولانا- مولف سلوک الملوک و شارح قصیده برده بوصیری- که خود دانشمندی فاضل بوده، به سال 911 هجری در هرات خریده و یادداشت ارزشمندی در آغاز آن به یادگار گذاشته است. پس از آن، از سرنوشت نسخه اطلاعی در دست نیست تا قرن اخیر که، با افتتاح کتابخانه عمومی شهرداری اصفهان در سال 1342 ق (1303 ش)، به آنجا راه یافته و به تاریخ 7 دی ماه 1305 ش در دفتر کتابخانه به ثبت رسیده که سال ها در آنجا نگهداری می شده و، سرانجام، در شهریور 1350 به کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان منتقل گردیده است.....
خلاصه ماشینی:
"ــ ابیاتی از شاهنامه فردوسی و نیز قطعهای از او که در منابع دیگر نیامده است و، به لحاظ اهمیت، در اینجا نقل میشود: اگر به دانش اندر زمانه لقمانوار سرای پرده حکمت بر آسمان زدهای وگر ز کتب فلاطون و ارسطاطالیس هر آنچه گفته و بشنیده پاک بستدهای وگر به نوک عداوت دو دیده اعدا به نضرتی (کذا) که بود ایزدی بیازدهای وگر سپهبد سیصد هزار شهر شدی وگر برهمن سیصد هزار بتکدهای به پیش نیش اجل این همه ندارد سود همی بباید رفتن چنان که آمدهای ــ پنج بیت (دو و نیم رباعی) که ماقبل آن افتاده یا جا به جا شده و نام گوینده آنها ثبت نشده است؛ اما، از آنجا که پس از بیت اول و سوم عبارت «و له» آمده، میتوان پی برد که نویسنده هر پنج بیت را به یک تن نسبت داده است.
(ص169، س15-16) ضبط صحیح عبارات فارسی که از مجموع آنها بیتی حاصل میشود، چنین است: کنون به گرد من (نسخه حرفی زاید دارد) از آب دیده غرقابست تنور سینه من ز التهاب در تابست ــ بر قاعده ثلاثة ایام الا رمزا بعد از اقامت و لم سه روز که با اصحاب عرصه عرا در تجرع کوؤس مصائب مصیبت و تدرع لبوس آن فجیعت و طبع مشارکت و مساهمت چون چرخ ازرق کبود پوشید و چون جرم شفق خون نوشید و یکی از پرتو تبش حرارت این حرارت بر صفحه کاغذ زد و نقشی از نسخه صحیفه ملکوت ضمیر بر ورق تحریر نگاشت..."