چکیده:
از دیرباز پذیرفته شده است که تاریخ مسعودی در جریان رشد و تکامل صور و سبکهای ادبی زبان فارسی جایگاه مهمی دارد. بیهقی و استادش در دیوان رسالت، ابونصر مشکان، در زمانی به نوشتن دست زدند که نفوذ زبانی و ادبی عربی در محیط فرهنگی ایران روزافزون بود. طی نیمه اول قرن چهارم هجری، آل بویه سرزمینهایی از قلمرو تمدن کهن عرب، همچون عراق و جزیره، را به زیر سلطه خود درآورده بودند؛ به هنگامی که بغداد، به حیث مرکز حیات فکری، در اوج بود و هنجارهای اجتماعی آن در بخش بزرگی از جهان اسلام آن سوی بین النهرین نشر و رواج یافته بود. از این رو، دیلمیان نافرهیخته ناگزیر می بایست از مربیان عرب یا فارسی زبان خویش پیروی و از آموزش زبان عربی، هم در دربار خود در ایران غربی هم در بغداد، مشتاقانه حمایت کنند. لذا برای متنبی، یکی از بزرگ ترین شاعران عربی گو، آسان بود که از دربارهای حمدانیان و اخشیدیان به بغداد و دربار عضدالدوله در فارس برود. حمایت و تشویق حکمرانانی چون عزالدوله بختیار و عضدالدوله و وزیرانی چون ابن عبید و ابن سعدان و صاحب بن عباد نشر و نفوذ فرهنگ عرب به سرزمینهای شرقی را تقویت می کرد...
خلاصه ماشینی:
"سراینده دیگر عصر آلبویه ابوالعباس احمد بن ابراهیم الضبی، شاعر مورد حمایت صاحب بن عباد و جانشین او در وزارت فخرالدوله پس از مرگ صاحب است؛ بیهقی دو بیت از او نقل میکند که سلام شاعر است به هنگام عبور از در خانه صاحب و بیهقی میگوید که خود او، هروقت از برابر در خانه استادش ابونصر مشکان میگذشته، آنها را میخوانده است (چاپ غنی و فیاض، ص598؛ چاپ سعید نفیسی، ص728)(33).
ابوریحان از جانب سلطان برای درآمدن او به خدمت رسمی دربارش سروده شده است؛ بیهقی این بیت را در بخش پایانی تاریخ مسعودی در تاریخ خوارزم درج کرده که مقتبس است از اثر تاریخی گمشده خود بیرونی درباره خوارزم، ولایت زادگاه او (چاپ غنی و فیاض، ص670؛ چاپ سعید نفیسی، ص814).
اما، از این اشعار اسکافی گذشته، رودکی و دقیقی شاعرانی هستند که، از حیث دفعات نقل، درخور توجهاند که به ترتیب از آنان پنج و دو بار استشهاد شده، هرچند شمار ابیات منقول اندک است و درازترین آنها 12 بیت از رثائیه رودکی است که به مناسبت درگذشت ابونصر مشکان نقل شده است (چاپ غنی و فیاض، ص599 ؛ چاپ سعید نفیسی، ص9-728).
در یک مورد، بیهقی به قصد بیتی را در نقل قول دیگری از ابوالعتاهیه تغییر داده است؛ این ابیات اصلا در مدح المهدی هنگام رسیدن او به خلافت بود، اما بیهقی آنها را به مناسبت نشستن احمد بن عبدالصمد بر مسند وزارت آورده و به جای کلمه خلافه کلمه وزاره را نشانده است (چاپ غنی و فیاض، ص375؛ چاپ سعید نفیسی، ص453)."