چکیده:
در باب سبک تاریخ نگاران دوره قاجار، تاکنون، تحقیق جدی و گسترده ای صورت نگرفته است. درباره دیدگاه های برخی مورخان یا آثار آنان مقالات و نوشته های پراکنده ای، به شیوه انتقادی، منتشر شده؛ اما، حتی با مطالعه همه آنها نمی توان به نتیجه ای رضایت بخش دست یافت. علت را باید در دشواری این پژوهش و پیمودن مسیر آن جستجو کرد.
عصر قاجار دوران نخستین تماس های جدی ایرانیان با غرب و تمدن غربی و شروع ترجمه آثار متفکران اروپایی به زبان فارسی است. این آشنایی ها و ترجمه ها سبب شد تا گروهی از اندیشه مندان ایرانی در درستی شیوه تاریخ نویسی رایج در ایران تردید کنند. برخی از مورخان این دوره شیوه نگارش موضوعات تاریخی را تغییر دادند و آثار خود را با زبانی ساده و بی پیرایه به رشته نگارش درآوردند. اما بیشتر مورخان اوایل دوران قاجار تا نخستین سال های پادشاهی ناصرالدین شاه همچنان دنباله رو پیشینیان شدند و آثار خود را به سبک دوره صفوی و زندی نوشتند. نخستین اثر تاریخی جدی اوایل عصر قاجار یعنی تاریخ محمدی یا احسن التواریخ به سبکی چنان پیچیده و متکلف نوشته شده که، به رغم اهمیت اطلاعات مندرج در آن، هیچ گاه، توجه و رغبت محققان را جلب نکرده است. این اثر تا سال های اخیر حتی به چاپ نرسیده بوده است.
متعاقبا، به تدریج، مولفان ایرانی، در اثر آشنایی و تماس با اروپائیان، دریافتند که اولا باید آثار پژوهشی و از جمله نوشته های تاریخی به زبان علمی و ساده نوشته شود تا خواننده به آسانی مطالب را دریابد؛ ثانیا در بحث از مطالب تاریخی، روش انتقادی و تحلیلی اختیار گردد...
خلاصه ماشینی:
"نخستین اثر تاریخی جدی اوایل عصر قاجار یعنی تاریخ محمدی یا احسنالتواریخ به سبکی چنان پیچیده و متکلف نوشته شده که، به رغم اهمیت اطلاعات مندرج در آن، هیچگاه توجه و رغبت محققان را جلب نکرده است.
این رساله به صورت گفت و گوی دوجانبه میان هدایت و آخوندزاده نوشتهشده و، ضمن آن، از مطالب اغراقآمیز مورخان، عبارتپردازی و ذکر اشعار در متن تاریخ انتقاد کرده، ولی تیزترین لبه انتقاد خود را متوجه تاریخنگاران ادیب ساخته است.
انتقادات میرزا فتحعلی در دو زمینه است: یکی بعضی از تعبیرهای رضا قلیخان و اصطلاحات و اشارات او که در صحت آنها تردید میشود؛ دیگری سبک تاریخنگاری هدایت در مقایسه با شیوه تحقیقی مورخان عصر جدید.
چنانکه از نخستین تألیف او یعنی آثار جعفری که در همین سالها در شیراز نوشته برمیآید، حداقل پارهای متون جغرافیائی و تاریخی ترجمهشده از زبانهای اروپایی را دیده و از آنها استفاده کرده است.
در مقدمه تحفةالمعتمدیه، یکی از تألیفات چاپنشده او، نیز ابیاتی آمده که ناظر به همین تفکرات است: سه چیز هست کزو مملکت شود معمور وزان سه آیت رحمت کند ز غیب ظهور نخست یاری یزدان دویم عنایت شاه سیم کفایت حکام در نظام امور میرزا جعفرخان کتابی هم، در گزارش واقعه کربلا و حالات حضرت سیدالشهدا _______________________________ 3 ) منظور یکی از زنان ناصرالدین شاه است.
(7) ناصرالدین شاه، در اثر وقوع این حوادث ــ که شرح آنها را میرزا جعفرخان داده ــ و برای تأمین امنیت و آسایش مردم فارس، یحییخان معتمدالملک را در سال 1292ق به حکمرانی آن ایالت منصوب کرد و او موفق شد، در زمانی کوتاه، اوضاع را آرام و طاغیان را سرکوب سازد."