خلاصه ماشینی:
"برای مثال،در یک بازار ثانویه که سهام به طور دائم معامله میشود، انتشار یک خبر جدید در مورد یک سهم،باعث تغییر ارزش آن سهم و در نتیجه تغییر در سودآوری و ریسک آن شده و لذا با تغییر در ارزش آن سهم، قیمت آن سهم نیز تعدیل میشود.
در مطالعه دیگری که توسط«شفرین و استاتمن»7 در سال 1993 انجام شده است،چارچوب گستردهتری را برای اخلاق و عدالت در نظر گرفتهاند و هفت طبقه از مصادیق عدالت در بازارهای مالی را شناسایی کردهاند:عدم جبر و اضطرار،رهایی از اطلاعات غلط و نادرست،حق دسترسی به اطلاعات یکسان و مساوی،قدرت پردازش اطلاعات به طور یکسان و برابر،عدم تحریک ناگهانی،حق معامله در قیمتهای کارا، حق مربوط به قدرت چانهزنی برابر و یکسان.
برای مثال در زمان عرضه سهام به عموم (IPO) منتشر کنندگان سهم مجبورند تا اطلاعات ارزشمندی که برای آنها شناخته شده است را به سرمایهگذاران بگویند و در راستای این عرضه،سرمایهگذارانی که دسترسی ویژه به اطلاعات درونی شرکت دارند،در صورت استفاده از چنین اطلاعاتی از انجام معامله منع میشوند.
اگر عقیده یک قانونگذار بر این باشد که اکثریت سرمایهگذاران غیر منطقی و به عبارتی خام هستند، آیا قانونگذار میتواند نقش پدرانهای نسبت به آنها بر عهده گیرد و آنها را راهنمایی کند؟به عبارت دیگر از آنجا که احتمال دارد سرمایهگذاران توانایی پردازش اطلاعات را نداشته و امکان تحلیل و تفسیر اطلاعات برای آنها فراهم نباشد،آیا قانونگذار اجازه دارد تا انجام معاملات ویژه برای آنها را متوقف کند؟ ماهیت و حوزه گسترش و دخالت قانونگذار در چنین مواردی چگونه تعیین میشود؟ و)مصلحت Maslahah(unrestricted) ((public interest پرسشهایی که در بالا بدانها اشاره شد،توسط چارچوبی به نام مصلحت حل میشود."