چکیده:
یکی از اصول لاینفک در علوم اقتصاد،کیمیایی و محدودیت منابع میباشد.ازاینرو تخصیص بهینه منابع محدود،بالاخص در مناطق عمده عقبمانده یا کمتر توسعه یافته که با کمبود نسبی امکانات تولید مواجه میباشند،بعنوان یک هدف کلی،باعث شده تا استراتژی رشد نامتعادل در مقابل استراتژی رشد متعادل تعریف و به کار گرفته شود.گام اول در تدوین این استراتژی،شناسایی بخشها و فعالیتهای اولویتدار منطقه میباشد.در مقاله حاضر سعی شده تا با استفاده از اطلاعات جدول داده-ستانده استان گیلان و با اتکا به تلفیق شاخصهای ارتباطات بین بخشی،و شاخصهای اشتغالزایی،بخشها و فعالیتهای دارای اولیت استان مشخص گردد.نتایج حاصل از اولویتبندی،تصمیمگیرندگان استانی را قادر میسازد تا در تخصیص و مدیریت منابع،منطقی و مطلوبتر عمل نمایند.
خلاصه ماشینی:
"گروه اول:آن بخشهایی هستند که افزایش تقاضای نهایی برای تولیدات آنها،بیشترین اثر را بر تقویت سایر بخشهای بالادستی آنها خواهد گذاشت،ضمن اینکه سهم نسبتا بالای تولیدات این گروه بعنوان کالای واسطه مورد مصرف بخشهای پاییندستی قرار میگیرد.
گروه سوم:آن بخشهای اقتصادی هستند که افزایش تقاضای نهایی برای تولیدات آنها،کمترین اثر را بر تقویت تولید سایر بخشهای بالادستی آنها خواهد گذاشت،ضمن اینکه سهم نسبتا بالای تولیدات این گروه بعنوان کالای واسطه مورد مصرف بخشهای پاییندستی قرار میگیرد.
باتوجه به شاخص شماره(1)، بخش معدن با 4،86 درصد پیوستگی مستقیم پیشین،دارای بیشترین ضریب میباشد، یعنی بهطور مستقیم از هر 100 واحد تقاضای نهایی برای محصولات این بخش،حدود 87 درصد بعنوان مصرف واسطه مورد استفاده(تقاضا)سایر بخشهای اقتصادی استان قرار میگیرد.
3-3-شاخص پراکندگی پیشین و پسین نتایج جدول شماره(4)حاکی از آن است که از لحاظ شاخص پراکندگی پیشین، بخشهای مستغلات و کسبوکار،معدن؛هتل و رستوران؛واسطهگریهای مالی و حمل و نقل و دیگر ارتباطات دارای کمترین مقدار بوده و نشانگر آن است که پیوند پیشین این بخشها با دیگر بخشهای اقتصادی بهطور نسبتا مساوی توزیع شده است و برعکس بخشهای کشاورزی؛تامین برق،گاز و آب دارای بیشترین مقدار شاخص بوده و نشانگر آن است که پیوند پیشین بخش مزبور در ارتباط با شمار اندکی از بخشها است.
همچنین از لحاظ شاخص پراکندگی پسین،بخشهای ساختمان،هتل و رستوران،سایر خدمات،معدن،ماهیگری، اراده امور عمومی،بهداشت و مددکاری اجتماعی،حملونقل و ارتباطات،واسطهگریهای مالی و مستقلات موردنظر بهطور متوازن و نسبتا مساوی(در مقایسه با سایر بخشها)توزیع شده است در مقابل بخشهای کشاورزی،تامین برق،گاز و آب و صنعت،دارای شاخصی بزرگتر از یک میباشند و حکایت از آن دارد که پیوند پسین بخش به صورت نامتوازن توزیع شده و ارتباط این بخشها با تعداد اندکی از بخشهای بالادستی برقرار است."