خلاصه ماشینی:
"پرونده به اعتقاد صدوقی سها غیر از شیوه قدما اصلا امکان آموزش فلسفه اسلامی وجود ندارد فیلسوف نداریم وضعیت فلسفه اسلامی طی سالهای اخیر در دانشگاهها به لحاظ کمی ارتقا یافته اما همچنان شاخصه کیفی و عمقی آن در سطحی ثابت باقی مانده است؛ به عبارتی دیگر فلسفه اسلامی در چهارچوب سیستم دانشگاهی نتوانسته است به خوبی رشد کند و بلکه اساسا فلسفه اسلامی وضعیت قابل توجهی در دانشگاه ندارد.
+با توجه به اینکه شما معتقدید در طول تاریخ فلسفه اسلامی جنبه آموزشی مغفول قرار گرفته،میخواهم این پرسش را مطرح کنم که در فلسفه اسلامی سه مکتب مشاء،اشراق و متعالیه وجود دارد که حکمت متعالیه به زمان معاصر ما نزدیکتر است.
کدام یک از این سه مکتب جنبه آموزشی بیشتری داشته است؟ اولا شما اثبات کنید که نمایندگان این سه مکتب-یعنی ابن سینا،سهروردی و ملاصدرا- دارای منظومه فلسفی مختص به خودشان بودهاند،بعد اثبات کنید که آیا جنبه آموزشی هم داشتهاند یا نه درست است که ابن سینا در قبال ارسطو حرف دارد،شیخ اشراق در قبال مشائیان حرف دارد اما اگر من آن مسامحهای را که شما میگویید،در نظر داشته باشم،در میان این افراد نمیبینم که دارای منظومه مستقلی بوده باشند که قابل انتقال به دیگران باشد.
اگر مرادتان از آموزش این است که فیلسوفی باشد که خودش منظومه فکریاش را انتقال داده باشد،این شیوه کلیت ندارد ولی اینکه مسائل کلاسیک فلسفه را سینه به سینه به هم انتقال داده باشند این آموزش وجود دارد.
+اگر بخواهیم این نظام آموزشی به زعم شما غلط را اصلاح کنیم تا چه اندازه امکان تالیف کتب آموزشی فلسفه اسلامی مهیاست؟ همین آثار فلسفه قابلیت دارند اشارات،چندین قرن است که کتاب درسی است."