چکیده:
مقاله حاضر،با هدف بررسی تاثیرگذاری استراتژی نام تجاری بر جایگاه ذهنی شرکتهای خدماتی نزد مشتریان،در بانک پاسارگاد و برخی از شرکتهای تابعه به نام تجاری پاسارگاد(شرکت بیمه پاساردگاد،شرکت بازرگانی بین الملل پاسارگاد شرکت خدمات پرداخت الکترونیک پاسارگاد و شرکت کارگزاری بانک پاساردگاد)در شهر تهران انجام گردیده است.روش تحقیق،روش همبستگی میباشد و برای این منظور از یک نمونه 270 نفری متشکل از مشتریان شرکتهای نامبرده استفاده شده است.روش نمونهبرداری از شرکتها به صورت تصادفی ساده و ابزار اندازهگیری،پرسشنامه بوده است.مهمترین نتایج حاصل از تحقیق حاضر این است استفاده از استراتژی توسعه نام تجاری یعنی استفاده از یک نام تجاری که خدمتی را ارائه مینماید در جهت معرفی خدمات جدید باعث تاثیر بر جایگاه ذهنی آن نام تجاری در ذهن مشتریان میگردد،به گونهای که اگر بین خدمات ارائه شده توسط شرکت تناسب وجود داشته باشد یعنی نوع و حیطه خدمات ارائهشده در یک رده مشابهی قرار گرفته باشد و همچنین کیفیت درکشده از خدمات ارائهشده نیز برای مشتریان پس از استفاده از هریک از خدمات ارائه شده با توجه به میزان رضایت و درکی که از این خدمات پیدا میکنند،نسبت به آن نام تجاری نگرش و برداشتی را به دست آورده که منجر به ایجاد یک تصویر ذهنی نزد آنان میگردد.اگر این تصویر ذهنی مثبت باشد باعث ترغیب مشتری جهت استفاده مجدد از آن خدمت یا خدمات جدید ارائهشده توسط شرکت،و همچنین تشویق دیگران به استفاده از این خدمات میگردد.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین نتایج حاصل از تحقیق حاضر این است استفاده از استراتژی توسعه نام تجاری یعنی استفاده از یک نام تجاری که خدمتی را ارائه مینماید در جهت معرفی خدمات جدید باعث تاثیر بر جایگاه ذهنی آن نام تجاری در ذهن مشتریان میگردد،به گونهای که اگر بین خدمات ارائه شده توسط شرکت تناسب وجود داشته باشد یعنی نوع و حیطه خدمات ارائهشده در یک رده مشابهی قرار گرفته باشد و همچنین کیفیت درکشده از خدمات ارائهشده نیز برای مشتریان پس از استفاده از هریک از خدمات ارائه شده با توجه به میزان رضایت و درکی که از این خدمات پیدا میکنند،نسبت به آن نام تجاری نگرش و برداشتی را به دست آورده که منجر به ایجاد یک تصویر ذهنی نزد آنان میگردد.
فرضیه فرعی اول (به تصویر صفحه مراجعه شود):میزان تناسب بین خدمت اصلی نام تجاری و خدمات جدید ناشی از توسعه نام تجاری با تصویر ذهنی شرکت در نزد مشتریان رابطه مستقیم دارد.
فرضیه فرعی سوم (به تصویر صفحه مراجعه شود):میزان تناسب بین خدمت اصلی نام تجاری و خدمات جدید ناشی از توسعه نام تجاری با کیفیت خدمات ادراک شده رابطه مستقیم دارد.
شرکتها باید به این نکته توجه نمایند که استفاده از استراتژی توسعه نام تجاری در ارائه محصولات جدید میتواند باعث بهبود تصویر ذهنی نام تجاری شرکت در نزد مشتریان گردد به شطی که بین خدمات ارائهشده تناسب وجود داشته باشد و دیگر کیفیت درکشده خدمات از تمامی خدمات ارائهشده مناسب و خوب باشد."