خلاصه ماشینی:
"فلسفه تطبیقی 2 بازتابی از فلسفه اصالت وجود اسلامی نوشته: دکتر مهدی دهباشی گروه فلسفه فلسفی تطبیعی(2) «بازتابی از عرفان و فلسفه اصالت وجود اسلامی در فیزیک جدید» در آغاز سخن این نکته بس در خور اهمیت و قابل توجه است که در زمانی که برخورد اندیشهها،فرهنگها و مکاتب بیشتر از گذشته احساس میگردد،بنابر نظر بعضی ضروری است که مسائل فلسفی و عرفانی و به طورکلی اندیشهها با دیدی جهانی و تطبیقی مورد بحث قرار گیرد،تا از این رهگذر اهمیت این مسائل بهتر معلوم و به دیگر مکاتب بهتر معرفی گردد،اگر ما نگرشهای علمی و فلسفی و عرفانی را در همان چارچوب کلاسیک و سنتی که در گذشته مطرح شده دنبال نمائیم،شاید این نگرشها مدتهای مدید در همان محدوده گذشته خود باقی و ثابت بماند،و تحولی چندان نیابد،و تنها بتواند جنبهء تاریخی خود را حفظ نماید.
ما در این مقاله تنها به اختصار به مقایسهای تطبیقی میان بعضی از وجوه مشترک اصول فلسفه صدرائی و عرفان اسلامی و جهانبینی علمی فیزیک جدید میپردازیم،و فعلا از مقایسه دیگر ابعاد صرفنظر میکنیم و آن را به بحث دیگر موکول مینمائیم:1-ارتباط ذاتی در جهان و وحدت اشیاء در پدیدهها: برای مثال در مکاتب مکانیستی،ماده که مرکب از اجزاء انقسامناپذیر و بیجان دانسته میشد،اساس جهان را تشکیل میداد،و حیات و تجلیات آن چونان شعور و آگاهی جزء اعراض ماده به شمار میآمد،که در مرحلهای از تکامل پدید آمده بودند.
» ارتباط ذاتی در جهان و وحدت اشیاء در پدیدارها،که وجه مشترک نگرش عرفان و فلسفه اصالت وجود اسلامی و فیزیک جدید است زمینه را برای تکوین عامل مشترک دیگری میان تفکرات فوق فراه کرده که به شناختشناسی مربوط میشود که ما تحت عنوان وجه مشترک دوم آن را توضیح میدهیم:2-عدم تمایز مشاهدهگر با مشاهدهشده(اتحاد عاقل و معقول): از جمله وجوه تفاوت فیزیک جدید با فیزیک کلاسیک(یا فیزیک نیوتونی)در چگونگی برخورد آن دو شیوهء تفکر علمی با ذرات مادی(اتم،الکترون..."