خلاصه ماشینی:
"با توجه به راهیافتن اغراض گوناگون به عرصه حدیث و دستکاری در کلام معصومان(ع) پرداختن به خود حدیث، منهجهای حدیثی، راههای فهم حدیث و همانند اینها، از بایستههای پژوهشی در حوزه حدیث است، زیرا برای به دست آوردن مباحث مربوط به فقه، آداب، اخلاق و مسائل کلامی از متون حدیثی، باید جایگاه حدیث را ستبر و محکم کرد، وگرنه نمیتوان گوهرهای معارف دینی را از آن دریای عظیم، بیرون کشید.
البته باید به این نکته اعتراف کرد که در عرصه تصحیح، راهنما سازی و ارائه نرمافزار در دهه دوم انقلاب کارهای نسبتا بزرگ، ارزشمند و قابل توجهی صورت گرفته و بسیاری از کتابهای حدیثی تصحیح یا برای آنها معجم و راهنما تهیه شده و به صورت نرمافزار درآمده است.
در پاسخ به این پرسش باید گفت: در درسهای حوزوی چنین نسبتی وجود ندارد و فقط در حاشیه درسهای حوزه یکی ـ دو درس فرعی گنجانده شده است؛ حتی در میان رشتههای تخصصی حوزه نیز هنوز رشتهای به نام رشته تخصصی حدیث شکل نیافته است.
4. فقه الحدیث بعد از مراحل سه گانه یاد شده، تجزیه و تحلیل قواعد فهم حدیث یا به تعبیر دیگر پرداختن به «فقه الحدیث» یکی از مسائل اصلی و پایه است که متأسفانه در این زمینه بسیار اندک تلاش شده است؛ مثلا در زبان فارسی فقط به یک عنوان با نام «فقه الحدیث» که آن هم در اوائل سال 1380 چاپ شده است، بر میخوریم.
ممکن است روش دیگری برای بررسی اسناد باشد؛ مثلا پس از بررسی تاریخ مسلمانان اگر واژهای ترکی که در قرن سوم یا چهارم وارد حوزههای اسلامی شده است، در حدیثی مشاهد شد نمیتوان آن حدیث را به حضرت علی(ع) نسبت داد."