خلاصه ماشینی:
"لذا قطب راوندی (م 573) کتابی دارد به نام الأختلافات بین الشیخ المفید و السید المرتضی که در آن کتاب به 95 مورد اختلاف بین آنها اشاره نموده و سید بن طاووس هم در یکی از کتابهایش به آن تمسک کرده و گفته است که این ادله عقلیه که متکلمین بر آن تکیه میکنند قابل اطمینان نیست و لذا باعث شده که دو شخصیتی که در اوج تعقل و علم بودهاند حرفهای یکدیگر را نفی کنند و در 95 مسئله با هم اختلاف داشته باشند!؟ حال که مسائل عقلی این چنین است، چگونه میشود به عنوان مستند علمی و یکی از ادله به آن استناد کرد؟ لذا نمیشود گفت که عقل کدام یک عقل واقعی است و ترجیح آنها بر یکدیگر من غیر مرجح هست.
از این رو بسیاری از مسائل اصول فقه که مورد اختلاف مذاهب و فرق بوده به اضافه خیلی از مسائل دیگر که جنبه اختلافی هم نداشته (مثل بسیاری از مباحث الفاظ که اینها را هم استطرادا ذکر میکردند)، همه اینها را در کتب کلامی گرد میآوردند؛ مثلا کتاب المغنی فی ابواب التوحید و العدل قاضی عبدالجبار معتزلی در ضمن مسائل کلامی، خیلی از مطالب اصولی را نیز ذکر میکند؛ مثلا در باب حجیت خبر متواتر و مشخصات آن آورده است:فصل فی صفة الخبر الواقع عن الجماعة الذی یمکن أن یستدل به علی صحته: و اعلم أن شیخنا «أبا علی»(17) رحمه الله لم یذکر هذا الوجه فی جملة ما یصح أن یعلم من الأخبار، و حیث ذکره قال: لابد من أن یقع العلم الضروری به لأنهم إذا أخبروا عمالا لبس فیه و لا شبهة من الضروریات و المشاهدات و بلغوا کثرة لا یتفق الکذب منهم فلا بد من وقوع العلم الضروری بخبرهم، و ذلک یمنع من الاستدلال بخبرهم علی صحة ما خبروا عنه."