چکیده:
بررسی و کاوش ابعاد پنهان شخصیتهای برجستهتاریخ و ارائه چهرهای روشن و بیغبار
از آنها، ضرورتی انکارناپذیر است، بویژه در خصوص شخصیتهای بزرگی که به دلی اتهامات
اعتقادی در طول تاریخ از دو جهت با اجحاف و ستم رو به رو شدهاند؛یکی از سوی
معتقدانی که موجبات مهجوری آثار این بزرگان را فراهم کردهاند؛دیگر از طرف کسانی که
از این شخصیتها به عنوان بهانه و توجیهی برای بیمبالاتیها و کاستیهای اعتقادی خود
استفاده کرده و به تصور خود پناهگاهی امن، و مطمئن پیدا کردهاند.یکی از این
شخصیتها، ابو العلاء المعری است که به علت درک نامناسب از سبک و شیوه ادبی او، در
مظان اتهاماتی در زمینههای اعتقادی قرار گرفته است.مقاله حاضر برای رفع این اتهام،
نظر خود را به سبک و شیوه شاعر مورد نظر معطوف داشته و به این ترتیب سبک او را در
قالب عادت ستیزی، سنت گریزی و واقعپردازی ارزیابی کرده است.واقعپردازیی که جوهره
اصلی آن حقایق مقدسی است که شاعر به آن باور دارد.آن شیوه به اختصار چنین است:که
شاعر در ذهن و درون خود به حقایقی که محصول عمری ایمان و تجربه اوست، سخت پایبند
است و اوج آن را در حیات آکنده از زهد و صیانت نفس، در برابر همه گواهان تاریخ نشان
داده است.بنابراین، اعتقاد به این حقایق را از لابهلای سخنانش بخوبی میتوان دریافت.اما
همانحقایقی که در جهان خارج و در عینیت جامعه به صورت واقعیات و
عادات وارونه درآمده در آثار او طرح، رد و تقبیح آنها حضور گسترده و برجستهای
یافتهاند.همین مسأله باعث شده است تا مورخان و منتقدان تصویری از ایشان ارائه دهند
که چهره واقعی شاعر نیست.
خلاصه ماشینی:
"البته اهتمام در خصوص اثبات صفت شاعری برای ابو العلاء المعری از این روست که شاعر بودن به معنی دقیق آن، صاحب شعر و هنر را به اتخاذ شیوههای مختلف در ایراد مراد و معنی از قبیل استعمال مجاز (46) و انواع صناعات ادبی، فدا کردن معنی برای رعایت زیبایی لفظ و وزن (47) به کنایه و اشاره سخن گفتن وادار مینماید.
ابیات زیر حقیقت ذهن و ایمان باطنی شاعر را براساس سلوک عملی او، به وضوح بیان میکند:خاب الذی سار عن دنیاه مرتحلاو لیس فی کفة من دینه طرفلا خیر للمرء الا خیر آخرةیبقی علیه فذاک العز و الشرف(61)یعنی:به خسران(ابدی)دچار میشود کسی که از دنیا رحلت میکند در حالیکه حامل سهم و نصیبی از دین خود نیست، برای انسان، جز خیر آخرتی که باقی میگذارد، خیری نیست، بنابراین فقط خیر آخرت موجب عزت و شرف است.
در انتها لازم به یادآوری است که اگر مفهوم سبک بزرگانی چون ابو العلاء المعری در میزان نقد ادبی، روانی و اجتماعی مورد بررسی دقیق قرار گیرد، ذخایر عظیم فکری و ادبی که بنا به دلایل گذشته غیر قابل استفاده و مهجور در گوشهای افتادهاند، با ورود به صحنه، ارباب نظر و دقت را به تفکر و اندیشه وامیدارد به این ترتیب آنها را از مزاحمت ادب نیاموختگانی که برای توجیه بیمبالاتیها و کاستیهای اعتقادی خود این بزرگان محتشم را دستاویز خود قرار میدهند، میرهاند و باعث نجات آثار بزرگانی میشود که در حقیقت از دو سو مورد ستم و اجحاف تاریخ قرار گرفتهاند."