چکیده:
این مقاله که در یک مقدمه و دو بخش اصلی تدوین شده است، به بررسی فقهی و حقوقی
مسأله«ایجاب و زوال آن»پرداخته است.در بخش اول، تحت عنوان کلیات، مفهوم و تعریف
ایجاب و اقسام آن بررسی شده و به این سؤال مهم پاسخ میدهد که نقش ایجاب در تشکیل
قراردادها چیست.شناخت و تحلیل عوامل از بین رفتن ایجاب هم، هدف بخش دوم مقاله است.استرداد ایجاب
قبل از قبولی آن مهمترین این عوامل است و بعد از آن مرگ ایجاب کننده یا مخاطب او،
حجر، جنون و ملحقات آن، انقضای مهلت، رد، ایجاب متقابل و انتفای موضوع به ترتیب،
بحث میشود.بعضی از این موارد، که در حقوق خارجی مطرح شدهاند، پیشینه چندانی در فقه یا
حقوق داخلی کشور ما ندارند.این مقاله تلاش کرده است با مطالعه مقایسهای، خلأ موجود
در این زمینه را به اندازه خود جبران کند.
خلاصه ماشینی:
"براساس این نظریه که نظر مشهور در فقه (16) و بین نویسندگان حقوقی مدنی است (17) و مانند چیزی است که در حقوق آمریکا (18) ، انگلیس (19) و کنوانسیون بیع بین المللی کالا (20) پذیرفته شده است، میتوان چنین گفت که ایجاب یک وجود اقتضایی دارد که در صورت عدم پیدایش موانع، قبول مخاطب، آن را کامل کرده و دارای اثر حقوقی میکند (21) .
به هر حال در این زمینه، دو پرسش اساسی و مرتبط با موضوع بحث وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند؛نخست آنکه آیا استرداد ایجاب موجب زوال آن میشود یا نه؟به بیان دیگر آیا اصولا استرداد و بازپسگیری ایجاب جایز و ممکن است یا گوینده دارای چنین حقی نیست؟دیگر آنکه، به فرض امکان رجوع از ایجاب در تمام یا برخی موارد، آیا صرف رجوع برای زوال ایجاب کافی است یا نیازمند عامل دیگری نظیر اطلاع مخاطب میباشد؟3-1-1-امکان استرداد و رجوعگفته شد، آنچه در بحث رجوع از ایجاب مورد نظر است مربوط به پیش ازقبولاست و گر نه پس از آن، بدون تردید، رجوع تأثیری ندارد.
در حقوق انگلیس، نظرهای پراکندهای در این زمینه ابراز شده است که خلاصه آنها در مجموع این گونه قابل جمعبندی به نظر میرسد:اصل اولیه و پاسخ قدیمی، زوال ایجاب در اثر فوت یکی از طرفین است اما پاسخ به نیازهای جدید جامعه اندک اندک دادگاهها و قضات را ناچار ساخت تا بین مواردی که شخصیت طرفین نقش اساسی در عقد دارد و بین مواردی که چنین نیست تفاوت قائل شوند، همان گونه که علم و جهل مخاطب نسبت به فوت موجب نیز مورد توجه واقع شده است."