خلاصه ماشینی:
"گرچه با کمال تأسف باید گفت که این ذهن و قاد و نبوغ نشیط جهان اسلام،توسط حکام و ارباب قدرت مرعوب نظامهای فکری یونانی و بیزانسی و بین النهرینی،متوقف شد و با هزینههای گزاف در مهار آن تلاش کردند و نظامهای نگرشی و علوم غیر مبتنی بر باورهای الهی را از خارج جغرافیای اسلام،وارد اسلام کرده و مسلمانان اندیشمند را بدان مشغول کردند.
اندیشمندان مسلمان با بهرهگیری از نبوغ و توان خود،رنجها بردند تا بخشهایی از آن را با مبانی توحیدی همسو کردند و بدان چهرهء الهی بخشیدند ولی با تمام این،چون خاستگاهها و بسترهای این دانشها،باورهای خارج از قلمرو تمدنی انبیایی است،بر رغم آن همه تلاش که دانشمندان مسلمان به کار گرفتند،باز زمینه برای جولان،انحراف و علمانیت14در آنها مشاهده میشود و تا توزین منسجم کمال یافته، فاصله بسیار است.
طبیعی است که در این کار قصد آن نیست که کلیهء اندیشههای مغایر و منافی با مبانی تمدنی و تفکری خویش را از میدان بحث و درس خارج کنیم،بلکه در چنین شرایطی امر مقارنه و مقایسه و تعلیل و ترجیح پیش نمیآید و انعزال حاصل میشود که اسلام عزیز به چنین روشی باور ندارد بلکه به اتباع احسن و انتخاب اتم امر میکند.
نهایت قصد ما از این کار شناخت اهداف و غایات و مبانی و تبیین ریشهای افکار الهی و غیر الهی است که به نظر من تعمدهای خاص توسط باورمندان به اندیشههای غیر که غالبا توسط حکام ادوار اسلامی اعمال میشده،از یک سو و بیتوجهی به مبانی ارزشی و توزین معقول تمدنها و اعتقاد به اخذ و عطا در علم و تمدن،از سوی دیگر و در آخر ساده باوری عدهء کثیری از عاملان انتقال علوم،همه دست به دست هم داد و چنین ؟؟؟ناهمخوان را تدارک دید."