چکیده:
افت تحصیلی یکی از مهمترین معضلات نظامهای آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان محسوب شده‘فعالیتهای بیشماری برای مقابله با آن انجام میگیرد. در مقاله حاضر ‘ یکی از روشهای مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان‘به نام آموزش متقابل‘که میتواند در سطوح مختلف تحصیلی بویژه در دوره ابتدایی کاربرد داشته باشد‘ بررسی میشود.در این مقاله ضمن مطالعه تحول این روش آموزشی در گذشته‘به استقبالی که در سالیان اخیر در بسیاری از کشورهای دنیا از آن به عمل آمده است اشاره شده و شرایط لازم برای اجرای این نوآوری مورد توجه قرار گرفته است. سپس برخی از نتایج و آثار مثبت این روش بر شاگردان ضعیف کلاس ((شاگرد معلمان)) ونیز بر تحول مدرسه و تغییر نگرش معلمان بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"دیان فینگلشتین(2)محقق بلژیکی که نظارت بر پروژههای متعدد آموزش متقابل را به مدت 15 سال بر عهده داشته است مینویسد:در شروع کار، این روش آموزشی وسیلهای برای از میان برداشتن موانع یادگیری کودکان بویژه در درس خواندن به کار گرفته شد و در مدارسی مورد استفاده قرار گرفت که تعداد زیاری از کودکان دچار عقب ماندگی تحصیلی بودند.
آموزش انفرادی میتواند فرصتی در اختیار این قبیل شاگردان برای ایجاد رابطهای پرمعنا با شاگرد-معلم قرار دهد و آنان را به انجام فعالیتهای متناسب با تواناییهای خود تشویق کند.
آثار آموزش متقابل بر«شاگردمعلمان»آموزش متقابل برای«شاگردمعلمان»نیز آثار قابل توجهی دربردارد در بسیاری از مطالعات(11)، اکثر شاگرد-معلمانی که توسط محققان مختلف مورد مصاحبه قرار گرفتهاند از اینکه چنین مسؤولیتی به آنان داده شده است احساس غرور کرده از پیشرفت درسی شاگردان خود بسیار راضی به نظر میرسیدند.
نقص روش فعلی و دلیل عدم کارآیی آن در این است که بهترین شاگردان کلاس از نظر درسی، بدون اینکه آموزشی دیده باشند این کار را به عهده میگیرند و سعی میکنند همان حرکت و رفتار اقتدارگرایانه معلم و نظام نمرهگذاری و تشویق و تنبیه را در مورد شاگرد همسن خود اعمال کنند.
آموزش متقابل چنانچه مورد تجدید نظر کامل قرار گیرد و با الهام از تجربیات و تحقیات سایر کشورها ساختار جدیدی به خود گیرد میتواند مورد استفاده معلمان در کلاسهای پرجمعیت واقع شود و به بسیاری از دانشآموزان که دچار ضعف تحصیلی و مشکلات عاطفی هستند فرصتی برای یادگیری به روشی دیگر و در چارچوب ارتباطی سازندهتر بدهد."