خلاصه ماشینی:
"این نگرانی از سوی والدینی که فرزندانشان در مدارس تاجیکی تحصیل میکنند،شدیدتر است،زیرا فرزندان آنان نه تنها باید دو زبان یاد بگیرند(تاجیک و ازبک که زبان رسمی است)بکله باید دو نوع الفبا را نیز فراگیرند یا حتی سه نوع الفبا زیرا آنانی که میخواهند فارسی را کاملتر بیاموزند،باید الفبای فارسی را نیز یاد بگیرند.
در این کتاب،نویسنده با هزار ترفند و به قیمت سکوتی به موقع،اینطور به خواننده تفهیم میکند که نه تنها فرهنگ،زبان و تاریخ تاجیک در ازبکستان وجود ندارد بلکه تمامی این چهرههای بزرگ تاریخ جهان ایرانی-اسلامی و فارسیزبان متعلق به هویت ازبک است،چرا که طبق مکتب استالین هر کشوری بر پایهء یک دولت،یک قوم و یک زبان تشکیل میشد و ازبکستان با زبان و فرهنگ و تاریخ ازبک،کشور ازبکهاست.
ثبات تاریخی مفهوم«وطن تاجیک»در این منطقه میتواند در خدمت حمایتی واقعی از هویت ملی در ازبکستان باشد،مشروط بر اینکه قوم تاجیک نیز همانند و همراه با سایر اقوام این کشور بتواند در تعیین جهتگیریهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی جامعه ملی مشارکت داشته باشد.
تصمیم تغییر الفبای سریلیک و انتخاب احتمالی الفبای لاتین،واکنشهای متفاوتی را از سوی ازبکها و تاجیکها موجب شد،ولی نگرانی مردم آگاه،بدون تمایز قومی،ناشی از،از دست دادن تسلط به یک زبان(روسی)و به یک خط است که نه تنها آنان را با یک موجودیت فرهنگی باارزش(فرهنگ روسی)مرتبط میسازد بلکه رابطه نزدیک فرهنگی آنان را با همسایگانشا نیز حفظ میکند.
این نگرانی از سوی والدینی که فرزندانشان در مدارس تاجیکی تحصیل میکنند،شدیدتر است،زیرا فرزندان آنان نه تنها باید دو زبان یاد بگیرند(تاجیک و ازبک که زبان رسمی است)بلکه باید دو نوع الفبا را نیز فراگیرند یا حتی سه نوع الفبا زیرا آنانی که میخواهند فارسی را کاملتر بیاموزند، باید الفبای فارسی را نیز یاد بگیرند."