چکیده:
در نوشتار حاضر،پس از مقدمه،از دو دسته قواعد و آداب درونمنطقی و برونمنطقی نقد سخن به میان آمده است. از جمله قواعد و آداب درونمنطقی که بر نقد و نقادی حاکم است،میتوان به این موارد اشاره کرد:1.فقط نقادی نظری اندیشه و عمل؛2.برشمردن سره و ناسره؛3.شفافیت نقد؛4.آداب پیشینی متن در نقد؛5.شرط علم در نقد نظری؛6.رعایت طبقهبندی در نقد. برخی قواعد و آداب برونمنطقی عبارتاند از:1.رعایت زمان و مکان نقد؛2. اصل بودن نقد از پایین به بالا و در حاشیه بودن عکس آن؛3.به کار بردن کلمات مثبت،محترمانه و مناسب؛4.احترام به مواضع مخاطب؛5.نقد نهادینه و مستمر؛6.بیطرفی آگاهانه. در انتهای مقاله-با عنوان«جمعبندی و نتیجهگیری»-نکاتی به عنوان محصول نوشتار حاضر طرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"آشنا نیست،به خوق حق میدهد که وارد نقد و انتقاد روشمند بر هرکدام از این حیطهها شود؟ص البته رعایت این قاعده به این معنا نیست که ناقد لزوما باید آشناتر از منتقد (انتقادشونده)باشد،یا اینکه منتقد الزاما باید در موضوع مورد نقد،صاحب نظریه نیز باشد؛زیرا کرسی نقد از کرسی نظریهپردازی متمایز است2؛ممکن است کسی نقاد خوبی باشد اما نظریهپرداز توانایی نباشد یا برعکس،نظریهپرداز باشد اما فاقد ذهن کاوشگر و نقاد باشد.
2. قواعد و آداب برونمنطقی مراد از این ضوابط،آنگونه آدابیاند که گرچه جزء اصول اساسی و مرکزی نقد نیستند و در مباحث نقد،در حاشیه و پیراموناند،گاه بیتوجهی به آنها اصل و غایت موضوع را نیز به زیر سؤال میبرد و کار نقد و انتقاد را بیحاصل میکند.
برای مثال،گرچه دولتمردان را نهتنها میتوان بلکه باید نقد کرد،آیا در زمان جنگ که کشور دچار بحران است،میتوان و باید مثل زمان صلح،سیاستهای دولت را به نقد و انتقاد کشید؟آیا اگر در زمان عادی،در روزنامهها و رسانههای عمومی آشکارا سیاستهای دولت را به انتقاد میگیرند،در زمان بحران نیز باید چنین کرد یا اینکه شرایط زمانی بر شیوهء نقد تأثیرگذار است؟البته از مجموع این مباحث نباید به این نتیجه رسید که اصل نقد و انتقاد خصوصا بر دولتمردان را باید نفی کرد،بلکه کل بحث در رعایت قواعد برونمنطقی نقد است.
گرچه خضرها نیز در همهء اعصار هستند و آداب خاص خود را دارند،نسخهء خضری،نسخهء همگانی نیست و مخصوص خواص است و نسخهء موسایی عمومیت دارد؛چنانکه در نقد عملی نیز عامل بودن ناقد،جزء ارکان نقد به شمار نمیآید و به بهانهء غیر عامل بودن،نمیتوان راه نقد را بر این و آن بست؛گرچه واضح است که عامل بودن،تأثیر کلام انتقادکننده بر مخاطب را بیشتر میکند و در صورتی که انتقادشونده انتقادکننده را نشناسد، اعتماد به نفس بالاتری خواهد داشت."