چکیده:
مفهوم"مرزهای سازمانی"مترادف با موانعی شده که تیمهای کاری،بخشها و واحدهای اداری را از هم جدا کرده و باعث میشود افرای که قرار است عضو یک تیم باشند،رودر روی هم قرار بگیرند.این مرزها باعث شکلگیری سیاستها و جنگ قدرتی شدهاند که بهرهوری را از بین میبرند،سودآوری را نابود میکنند و باعث خروج بهترین افراد از سازمانها میشوند. مرزهای سازمانی باعث ایجاد استرس و ناامیدی کارکنان و آماده شدن آنان برای شرکت در نبردی بینتیجه میشود که دشمنانشان کسانی جز همتیمیهایشان نیستند. در این چکیده،پاتریک لنسیونی یک داستان جالب از رهبری پوینده ر ارایه کرده که نشان میدهد چگونه سازمانها میتوانند بر مرزهایی چیره شوند که واحدهای کاری را جدا کرده و عملکرد ها را فلج میکنند.این چکیده بیانگر راهحلهای یک موضوع کلیدی رهبری است-تأثیر جنگ قدرت و سیاست بر کارآیی و اثربخشی سازمان. این کتاب یک داستان خیالی را به زبانی واقعی نوشته است.در اینجا سعی کردهایم مهمترین نکات را به شکلی سازنده بیان کنیم: *چگونه علایم قدرت نابودکنندهء مرزهای سازمانی را بشناسیم. *چرا لازم است تا شروع به فرو ریختن دیوارهای حایل و جداکننده کنیم. *چگونه میتوانیم هدفی مهم را تعیین و به آن دست یابیم. *چگونه اهداف مهم سازمان و اهداف استاندارد عملیاتی را تعیین کنیم. *چرا مهم است عملکرد سازمانی خود را نسبت به این اهداف بسنجید و تحت نظارت قرار دهید. 2L*چگونه کارکنان میتوانند از سردرگمی در سازمانهای ماتریسی نجات پیدا کنند.
خلاصه ماشینی:
"Thematic goal در این چکیده،پاتریک لنسیونی یک داستان جالب از رهبری پوینده را ارایه کرده که نشان میدهد چگونه سازمانها میتوانند بر مرزهایی چیره شوند که واحدهای کاری را جدا کرده و عملکردها را فلج میکنند،این چکیده بیانگر راهحلهای یک موضوع کلیدی رهبری است-تأثیر جنگ قدرت و سیاست بر کارآیی و اثربخشی سازمان.
در حالی که برای سازمانها مهم است هم در کارکنان خود ایجاد انگیزه کنند و هم اهدافی را برای هدایت فعالیتهای روزمرهء آنها در نظر بگیرند، در حقیقت هدف موضوعی بینابین این دو حوزه قرار میگیرد و حتی ممکن است در برخی مواقع اهمیت بیشتری داشته باشند.
البته این طبیعی است که برخی اهداف موضوعی،انطباق و سازگاری بیشتری با برخی حوزهها یا مسئولیتها داشته باشند اما همهء اعضای تیم رهبری باید نسبت به تحقق آنان احساس مسئولیت کنند و فقط به بخش یا واحد خود فکر کنند بلکه آن را به مثابهء هدف خودشان تلقی کنند.
بسیاری از مدیران توجه ویژهای به موضوع کیفیت اهداف برجستهء خود دارند زیرا نوعی حس امنیت و قاطعیت را در آنها ایجاد میکند به ویژه بعد از تلاشهای زیادی که برای تعیین هدف موضوعی به عمل آمده است.
اگر بزرگترین حوزهء تمرکز یک شرکت در یک دورهء زمانی مشخص بر تسریع در رشد درآمدش است،آنگاه این امر میتواند هدف موضوعی تیم رهبری باشد.
"اگرچه ممکن است این (به تصویر صفحه مراجعه شود) امر در برخی موارد مصداق داشته باشد اما اگر یک دورهء زمانی خاص و مشخص را دربرنگیرد،هرگز نمیتواند یک هدف موضوعی باشد،ما میتوانیم آن را یک هدف عملیاتی استاندارد بنامیم نه یک هدف موضوعی."