خلاصه ماشینی:
"بر کسانی چون نگارنده که در گذر سالها همواره کنترل نیروهای کور بازار را پیشنهاد کرد و دربارهء (*)استاد اقتصاد در دانشگاه استافوردشایر-انگلستان «کارآیی»بازار تردید نداشته است،حرجی نیست اگر امروز دست کم در زمینهء نظری با توجه به ژرفا و گسترش شرایط بحرانی،به اجرای این سیاستها روی خوش نشان دهد و بگوید اینک که چنین شده است،این واحدها باید در دست عموم بماند و هنگامی که بحران از میان رفت،دولت به نمایندگی از سوی جامعه،سودهای به دست آمده را برای تأمین برنامههای اجتماعی که به سود شهروندان باشد،به کار اندازد.
البته حتا نولیبرالهایی که امروز در راستای اجتماعی کردن زیانهای بخش خصوصی«تلاش»میکنند،از«تصحیح بازار»سخن میگویند یعنی بواقع همچنان بر این ادعا پافشاری میکنند که بازار به دلایلی(هرچند این دلایل را برنمیشمارند و روشن نمیکنند)بر خلاف انتظار، خوب کار نکرده است و اکنون هم هنگامی که این زیانهای بخش خصوصی از کیسهء همان کسانی که از این نمد کلاهی نداشتهاند،اجتماعی شد،بازار مجالی خواهد یافت تا«اشتباهات»خود را تصحیح کند و تصحیح هم میکند(به همین سبب نیز حتا در این دورهء اجتماعی کردن زیانهای بخش خصوصی،خواهان کمترین نظارت از سوی دولت هستند).
همراه با بالا رفتن بهای خانه،خانوارها به خطا به این نتیجه رسیدند که خرید خانه با وامستانی بواقع گونهای سرمایهگذاری است که باخت ندارد و ازهمینرو به این شیوه کار(گرفتن وام بیشتر برای خرید خانههایی که بهای آنها بالاتر رفته بود)ادامه دادند و وامهای بیشتر هم بیشتر برای تأمین مالی هزینه شد؛یعنی هرچند تعهد پرداخت اصل وام گرفته شده و نیز بهره باقی ماند،ولی منبع درآمدی پدید نیامد تا بازپرداخت اصل و فرع با مشکل روبهرو نشود و به دستانداز نیفتد."