چکیده:
جاودانگی و زندگی فردی پس از مرگ،مبتنی بر برخی از مسایل فلسفی مانند مسألهی اثبات اینهمانی و حفظ هویت شخصی در همهی مراتب وجودی است.اهمیت مسألهی اینهمانی شخصی تا بدان جا است که عدم اثبات آن به نوعی زندگی فردی پس از مرگ را دچار ابهاماتی خواهد ساخت.در این نوشتار سعی شده است،با طرح ارکان اصلی مسألهی اینهمانی،به شبهات منکران اینهمانی پاسخ داده شود.علاوهبر این،معیارهای متفاوتی که به تبیین مسألهی اینهمانی پرداختهاند،مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.دیدگاه ملاک بدنی، ملاک محفوظات،ملاک نفس و ملاک تشخص وجودی از جملهی دیدگاههایی هستند که در این نوشتار بدانها پرداخته شده است.
Proving eternality and the hereafter life are based on some philosophical questions such as personal identity and the permanence of this identity in all existential levels. The personal identity is so important that we can not have a clear perspective of the hereafter life without it.
In this paper we will discuss the essential foundation of personal identity and answer the objections made by some scholars.
Moreover we consider and criticize different criteria related to explanation of personal identity. Finally we proceed to some viewpoints about bodily، mental، existential criteria and so on.
خلاصه ماشینی:
"اما پرسش اساسی که میتوان در این باره مطرح نمود،این است که معیار اینهمانی شخص پیش از مرگ و پس از مرگ چیست؟به بیان دیگر،مسألهی اینهمانی یا هویت شخصی دربارهی این موضوع بحث میکند که براساس چه ملاک و معیاری میتوان شخص واحدی مانند(الف) را در زمان t1 با خودش در زمان t2 یکی دانست؟(72،صص:456-556)کدام معیار به ما اجازه میدهد که حکم کنیم،شخصی را که امروز مشاهده میکنیم،همان شخصی است که دیروز مشاهده کردهایم؟قطعا یافتن چنین معیاری میتواند مسألهی اینهمانی شخصی پیش از مرگ و پس از مرگ را نیز پاسخگو باشد.
ضمن اینکه در برابر نظریهی پارفیت،که استمرار حالات روان شناختی را ملاک اینهمانی شخصی میداند، میتوان این پرسش را مطرح کرد که اگر مغز کسی بر اثر سانحهای دچار اختلال شود و به تبع آن حالات روان شناختی وی نیز دچار تغییر و دگرگونی شود،آیا دیگر نمیتوان او را همان شخص پیشین دانست؟براساس معیار پارفیت،باید اینگونه حکم کرد که چون مغز وی دارای اختلال شده و حالات روان شناختی پیشین وی استمرار ندارد،او دیگر فرد سابق نیست.
اما پرسشی که میتوان مطرح نمود،این است که آیا ناظر بیرونی براساس این ملاک توانایی تشخیص اینهمانی را دارد؟به تعبیر دیگر،آیا آنچه در مقام ثبوت به عنوان معیار اینهمانی است،میتواند در مقام اثبات نیز به کار گرفته شود؟قطعا چنین شناختی از طریق ذهن امکان پذیر نیست."