چکیده:
«نقش بر آب زدن» از تعابیر حیرت انگیز شعر حافظ است و با سابقه ای که در زبان شاعران و شعر فارسی دارد و روح تازه ای که هنر حافظ ساحرانه در آن دمیده است، دیدنی و خواندنی است، به خصوص که در بیشتر آنچه در این باب نوشته اند، کمتر به بعضی از جوانب آن توجه شده است. نگارنده با طرح دیگر باره آن، امید دارد که دریافت بعضی از زیبایی های سخن خواجه را آسان تر کرده باشد. بدیهی است که در تاکید مقصود خویش و رفع بعضی سوءفهم ها از عرضه شواهد متعدد ناگزیر بوده است.
Naghshe Bar Ab zadan has proved as one of the puzzling
interpretations in Hafiz’s poetry. Considering the history of
this interpretation and the fresh sense attached to it by
Hafiz’s magic skill, it is worth reading and exploring,
specially due to the fact that the existing published literature
has overlooked some aspects of this concept. The author
intends to reconsider it in order to facilitate the perception of
some aesthetic aspects of Hafiz’s poetry. To this end, quite
inevitably, the present researcher presents some evidence in
order to emphasize his approach and intention and to clarify
some prevailing misinterpretations.
خلاصه ماشینی:
"»به کنایه کاری ناشدنی است،مانند«نقش قلم بر سطح آب ساختن»در این بیت خاقانی(دیوان،سجادی،ص 315): {Sنتوان در خط دهر حظ6وفا یافتن#نتوان بر سطح آب نقش قلم ساختنS} و«نقش بر آب بستن»،چنانکه نظامی گفته است(اقبالنامه،وحید، ص 4،در بیمانندی خلقت انسان): و«نقش بر آب نگاشتن»در این بیت منسوب به جمال الدین عبد الرزاق7: {Sوفا از دل تو کسی جوید ای جان#که خواهد که بر آب نقشی نگاردS} 3)«نقش بر آب زدن»و مانند آن،گاهی به گونهای به کار میرود که معنی حقیقی آن نیز همزمان به یاد میآید و به ترفند خیال،امکان تحقق آن برای شنونده آسان و عادی تلقی میشود؛چنانکه در شعر نظامی،در شرح هنر صورتگری و قدرت شاپور بر کار ناممکن(خسرو و شیرین،وحید،ص 48): {Sقلمزن چابکی صورتگری چست#که بیکلک از خیالش نقش میرست# چنان در لطف بودش آبدستی#که بر آب از لطافت نقش بستی8S} در این کاربردها«بر آب نقش بستن و...
تصویر خیال معشوق،بر صفحۀ اشک را در این بیت زیبای خواجو هم میتوان دید(دیوان،ص 487): {Sدایم خیال قدت بر جویبار چشمم#چون سرو جویباری بر طرف چشمه رستهS} ب:خط و نقش بر آب زدن یکی از جادوییترین تصویرسازیهای حافظ را در این بیت میشود تماشا کرد(دیوان،ص 181): {Sخط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب#ای بسا رخ که به خونابه منقش باشدS} درست است که«نقش بر آب زدن»خط ساقی،یادآور همان تصویری است که در شعر رفیع لنبانی و خواجو دیدیم،اما در اینجا دقایق دیگر و نکات باریکتری در کار است،چراکه بافت سخن،بهخصوص با توجه به ابیات پیشین بیت در غزل[که پس از این خواهد آمد]،به گونهای است که آن معنی در مراتبی دورتر قرار گرفته است."