چکیده:
خواجوی کرمانی یکی از چهره های برجسته در عرصه ادب فارسی و غالب اشعارش گواه قدرت و مهارت وی در شاعری است. وی پدیدآوردنده مثنوی هایی است به تقلید از بعضی شاعران پیشین و بخصوص نظامی گنجوی و از آن میان مثنوی همای و همایون است که از منظومه های غنایی و بزمی به شمار می رود. این منظومه غنایی است نظیره ای بر خسروشیرین و مشتمل بر 4435 بیت است، تاثیرپذیری خواجو را از داستان سرای گنجه هم در حوزه محتوا و هم در عرصه زبان و تصویرهای شاعرانه به خوبی نشان می دهد. این مقاله بر آن است که پس از معرفی اجمالی مثنوی همای و همایون به بررسی ارتباط آن با خسروشیرین بپردازد و گوشه هایی از تاثیرپذیری خواجو از نظامی را نشان دهد.
Khajavi Kermani, a prominent figure in the field of Persian literature,
lived in the eighth century. His poetry attests to his talent and art in
poetry, including his capacity to create Mathnavis which adopt and
imitate earlier great poets — specially Nezami Ghanjavi. Among these
works, Homai & Homayoon Mathnavi, a lyric masterpiece, stands out.
Comprising 4435 verses, this lyric poetic work vividly depicts how
Khajoo is influenced, both in content and form, by the Storyteller of
Ganje. Having defined Homai & Homayoon Mathnavi, this article
proceeds to examining the relationship between that work and Khosrow
Sheerin in order to provide evidence on how Khajoo is influenced by
Nezami
خلاصه ماشینی:
"نمونه را به نقل چند مورد از همای و همایون و خسرو و شیرین بسنده میکنیم: خواجو در وصف همای در نوجوانی میگوید: {Sهنوزش نیامد ز شکر نبات#ندادندش از مشک اذفر برات# هنوزش ز گل بر دل لاله داغ#هنوزش چمن خالی از پر زاغS}/ص 88 نظامی در وصف نوجوانی خسرو گفته است: {Sهنوزش گرد گل نارسته شمشاد#ز سوسن سرو او چون سوسن آزاد# هنوزش پر یغلق در عقاب است#هنوزش برگ نیلوفر در آب استS}/ص 69 خواجو در باب جستجوی بهزاد و همراهانش از همای میگوید: {Sگهی دست با کوهشان در کمر#گهی پنجه افکنده با شیر نر# گهی پایشان با صبا در رکیب#گهی آتش از تابشان در نهیب# گهی با در و کوهشان گفتوگوی#گهی با دد و دامشان جستوجویS} /ص 185 و نظامی در وصف حال فرهاد،وقتی که از عشق شیرین سر به بیابان نهاد و وحوش بیابان بر گرد او جمع شدند و در خدمت عاشق سرگشته قرار گرفتند: {Sگهی با آهوان خلوت گزیدی#گهی در موکب گوران دویدی# گهی اشک گوزنان دانه کردی#گهی دنبال شیران شانه کردیS}/ص 187 خواجو آنجا که از آوردن مهد همایون از باغ سمنزار نوشاب و عقد بستن با همایون سخن گفته،به توصیف کوکبهای که همای برای آوردن همایون روانه کرده میپردازد و میگوید: {Sهزار اشتر کوه کوهان نر#به دیبای رنگین و خلخال زر# هزار استر خوشرو خاره سم#مرصع به گوهر ز سر تا به دم# هزار اسب که کوب پولادخای#نهان در جواهر ز سر تا به پای# هزار آتشینروی سیمینبدن#چو طوطی شکرخای شیرینسخنS} /ص 210 این ابیات از طرف دیگر یادآور سخن نظامی است که در توصیف هدایای خسرو به شیرین سروده است،وقتی که او را احترامی خاص به مدائن میفرستد: {Sهزار اشتر سیهچشم و جوان سال#سراسر سرخ موی و زرد خلخال# هزار اسب مرصع گوش تا دم#همه زرین ستام و آهنین سم# هزار استر ستاره چشم و شبرنگ#که دوران بود با رفتارشان لنگ# هزاران ماهرویان قصبپوش#همه در در کلاه و حلقه در گوشS} (خسرو و شیرین،ص 384) جریان نظیرهگویی که در دورههای مختلف ادب فارسی بر عرصۀ ادبیات سایه افکنده،ناگزیر شاعران را به بازسازی صحنههای گوناگون آثار برجسته پیشین سوق داده،اما آنهایی در این راه موفقتر بودهاند که توانستهاند تا اندازهای آب و زنگی تازه به سخن خود بدهند و خواجو در مجموع جزو این گروه از شاعران است."