چکیده:
ازرقی هروی از شاعران قرن پنجم و ششم است که او را عموما شاعری درجه دوم محسوب می دارند. در این مقاله، نویسنده ضمن بازنگری و بررسی اطلاعات مربوط به شاعر، و مسائل مربوط به زندگی او به بحث در باره سبک آثار، نوآوری ها و تازگی های شعرش پرداخته و نشان داده است که او به سبب همین تازگی ها از بعضی شاعران هم عصرش برتر یا با آنان برابر است. در این مقاله، مسائل فنی شعر وی در محور اندیشه، خیال، عاطفه، زبان، موسیقی و شکل، بررسی و برای هر یک از محورهای مذکور و جزئیات فنی هر یک از آن ها نیز شواهدی ارائه شده است.
Azraqi Heravi is one of the great poets of the fifth and sixth centuries who is ranked often as a minor poet. In this paper، the researcher reports a study of the data related to this poet and his life، and، discussing the style of his writing and the innovations he introduces in his poetry، he tries to show that because of these very innovations Heravi is equal to some of his contemporaries if not superior to them. This paper discusses different aspects of his poetry such as his thought، imagination، emotion، language، music and form and gives some evidence to illustrate each of these elements and technical aspects.
خلاصه ماشینی:
"شاید بتوانیم نشانههایی از اندیشۀ شاعر را در ابیاتی که به منزلۀ امثال حکم توانند بود،بیابیم: {Sبیم و آمال شها در عقب یکدگرند#گه ز آمال رود بیم و گه از بیم آمالS} (دیوان،52) {Sپیوسته ز دست نیکوان بادهخوری#باد است غم جهان چرا باد خوری؟S} (دیوان،105) {Sز روی شکل و صور آدمی چو یکدگرند#نیند باز به حکم ازل چو یکدیگر# بلی نعامه و طوطی دو طایرند و لیک#غذای این شکر آمد غذای آن اخگرS} (دیوان،23) همچنین شاعر گاهی از دانشهای متداول زمانۀ خویش مانند فلسفه و ریاضی و نجوم در خیالپردازیهای خود بهره برده است که باز هم چندان گسترش یا عمق و ارتفاعی به اندیشۀ شعرش نمیبخشد: {Sطبایع گر خبر یابد ز سهم جانستان تو#مر آثار طبایع را عرض بگریزد از جوهرS} (دیوان،10) {Sبه شمشیر او باز بسته است گیتی#عرض باز بسته است لابد به جرمS} (دیوان،12) {Sاختیار توست جود و خواسته بخشی به جبر#زین نکوتر کس نبیند حکم جبر و اختیارS} (دیوان،25) {Sخداوندی کجا کوته نماید#به پیش خطی او خط محورS} (دیوان،19) {Sزین سبب چون طلق حل کرده است باد اندر شمر# تا از او در کیمیا صنعت نماید مهرگانS} (دیوان،38) &%04703MADG047G% و گاهی بهطور غیرمستقیم میتوان از آداب و رسوم و عقاید اجتماعی آن زمان در اشعارش سراغ گرفت؛به عنوان مثال احتمالا میتوان در این بیت، عقیدۀ برتری داشتن اولاد پسر بر دختر را که در آن زمان و شاید هنوز هم در جامعۀ ما رواجی داشته و دارد،دریافت: {Sشعاع درخش تو بر هرکه تابد#نیاید ز اولاد آن دوده دخترS} (دیوان،12) در پندها و نصیحتهای مستقیمی که گهگاه در قصایدش میآورد نیز میتوان جلوههایی از اندیشۀ شاعر را دریافت و دیدگاه او را نسبت به زندگی و فلسفۀ حیات شناخت: {Sیار را حاضر کنی در دی بهارت حاضر است# کی بود هرگز بهاری خوشتر از دیدار یار؟# با گلستان شکفته بر سر سرو بلند# عشقبازی کن مکن یاد از گلی کاید ز خارS} (دیوان،43) {Sکار جهان خدای جهان اینچنین نهاد#نفع از پی گزند و نشیب از پی فراز# گر کار چند روز برآشفت اندکی#نیکو شود به بخت خداوندگار بازS} (دیوان،44) ویژگی دیگر اندیشه در شعر ازرقی-که شاید ویژگی بیشتر اشعار مدحی و شاعران مدیحهسرا باشد-این است که بیشتر نگاهشان متوجه سلیقه و پسند دربار بوده است و به دلایل بسیار ارتباط آنها با مردم کمتر بوده و حتی اگر خود در فقر میزیستهاند،باز تحتتأثیر شیوههای رایج در شعر آن زمان و یا پسند مخاطبان خاص،شعرشان رنگ و بوی فرهنگ دربار گرفته است که این نیز نمیتواند جدا از اندیشه و جهانبینی شاعر باشد."