چکیده:
تحقیقات تطبیقی – تاریخی، نوعا با موردهای خیلی کمی روبه رو هستند. بدین خاطر برای آزمون مدعای علی شان با معضل متغیرهای زیاد وN کوچک مواجه اند. این مشکل به خصوص هنگامی که مساله آزمون فرضیات رقیب به میان می آید، مشکلی بنیادین محسوب می شود. در پاسخ به این مشکل، برخی پژوهشگران تطبیقی – تاریخی روش های توافق و اختلاف استوارت میل را به کار گرفته اند تا علیت را بر اساس تعداد کوچکی از موردها استنباط و فرضیات رقیب را آزمون نمایند. در صورتی که این روش ها، حتی هنگامی که به عنوان روش های حذفی به کار می روند، برای تحلیل تطبیقی – تاریخی رویه ای منسوخ و نامناسب هستند ؛ چون نمی توانند: 1) رویکردی احتمال گرایانه را به کار گیرند؛ 2) از پس خطای اندازه گیری داده ها برآیند؛ 3) تحلیل چند متغیری را به کار ببرند؛ 4) اثرات تعاملی را در توضیح پدیده ها به کارگیرند. جای تعجب ندارد که خود میل نیز تاکید نموده است که روش هایش برای اکثر تحقیقات اجتماعی نامناسب می باشند. ثانیا به نظر می رسد این روش ها از غلبه بر مشکل اصلی تحقیقات تطبیقی – تاریخی، یعنی «متغیرهای زیاد و N کوچک» که آزمون فرضیات علی رقیب را غیر ممکن می سازد، خیلی دور افتاده باشند چه رسد به این که راه حلی برای آن باشند.
Comparative-historical studies are typically based on small number of
cases. These studies, therefore, face the problem of "ice many variables and not
enough cases” in the testing of causal inference, this problem especially is
fundamental when we want to test the rival hypothesises. To overcome the
problem some comparative-historical researchers apply Mill's methods
(agreement — difference) to infer causality and test the rival hypothesises based
on a small number of cases. However, the methods of agreement and difference
seem 10 be outdated and inappropriate for comparative-historical analysis even
when they serve as excluding. This is because of their failure in 11) employmyg a
probabilistic perspective, 2) dealing with measurement errors of dam, 3) using
multivariate analysis. and 4) taking interaction effects in to account. This is not
surprising that Mill himself recognized that these methods were inappropriate tor
most social research studies. Secondly it seems that methods of agreement and
difference can not cope with the main problem of comparative-historical studies,
namely, "too many variables and small-N", could not provide any solution to the
problem.
خلاصه ماشینی:
"گرچه اسکاچپول تصریح دارد که مسئله مهم،قابل کاربرد بودن روشهای توافق و اختلاف میل به داده های N کوچک-حتی وقتی که تنها با دو مورد روبهروییم-میباشد (4891؛6891)و همچنین تعداد معتنابهی از مطالعات به خصوص در حوزه تحقیقات تطبیقی-تاریخی،روشهای توافق و اختلاف میل را به کار گرفته و میگیرند تا علیت را براساس تعداد کوچکی از موردها استنباط کنند،باوجوداین،رویه مذکور نیازمند توجه و بررسی دقیقتری است تا مناسب بودن آن برای مطالعات جامعهشناسی کلان احراز شود.
با همه این ملاحظات،هنوز این سؤال به قوت خود باقی است که آیا روشهای میل اصولا مناسب تحقیقات جامعهشناسی کلان به ویژه مطالعات تطبیقی-تاریخی است؟آیا مفروضات روشهای توافق و اختلاف میل برای علوم اجتماعی به خصوص مطالعات پهن دامنه جامعهشناسی با N کوچک سازگاری دارد؟ شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که برخلاف نظر حامیان روشهای میل در جامعهشناسی کلان و تحقیقات تطبیقی-تاریخی(مثل راژین و اسکاچپول)خود استوارت میل در کتاب خویش توضیحات مفصلی ارائه داده است،مبنی براین که روشهای مقایسهای وی برای استفاده در علوم آزمایشی هستند و برای مطالعه پدیدههای اجتماعی مناسب نیستند و اگر به کار گرفته شوند،احتمالا به نتایج مبهم و بیمعنایی منجر میشوند؛ اگر نگوییم منجر به استنباطهای غلط میگردند(میل،0791:کتاب شش،فصل هفت).
میل بهطور خاص نامناسب بودن روش اختلاف را-که به نظر وی در میان روشهای استقرایی،مهمترین آنهاست چون به تنهایی میتواند روابط علی حقیقی را آشکار سازد (لازی،2631)،با توصیف تفاوتهای بین کشورها(همان واحد تحلیل عمده جامعهشناسی کلان و تحقیقات تطبیقی-تاریخی)توضیح میدهد و ضعف ذاتی روش توافق را در هنگامی که با موردهایی با علل چندگانه روبهرو هستیم یادآور شده و اظهار میکند که پدیدههای اجتماعی پدیدههایی هستند که چندگانگی علل در میان آنها در حد اعلایش به چشم میخورد(میل،0791:6-575)."