خلاصه ماشینی:
"امام هادی(ع)از جریان سعایت او باخبر شد نامهای به متوکل نوشت و در آن نامه جریان آزار کردن عبد الله بن محمد به او و دروغگوئی او را در آن سعایتی که کرده بود،برای متوکل یادآور شد،متوکل دستور داد پاسخنامه آن حضرت را بنویسند و در ضمن او را به سامرا دعوت کنند و توصیه کرد در گفتار و کردار به آن حضرت به خوبی رفتار نمایند و متن نامه چنین است: اما بعد همانا امیر المؤمنین قدر و منزلت تو را میشناسد و خویشاوندی تو را منظور میدارد و حقت را لازم میشمارد و برای بهبودی کار تو و خاندانت هر چه لازم باشد (1)-مقاتل الطالبیین،ص 8-795.
البته متوکل از آوردن امام هادی(ع)به سامرا چندین هدف را دنبال میکرد از جمله این که میخواست کاملا آن حضرت را تحت نظر قرار دهد و حرکتهای او را محدود سازد و بدین جهت آن (1)-مسعودی،نه بیت از آنها را ذکر کرده است(مروج الذهب،ج 4،ص 59) بیت اول آن اینچنین است: این الملوک و ابناء الملوک و من قاد الجیوش الا یابئس ما عملوا ترجمه این چند بیت:پادشاهان و فرزندان آنان با سرلشگران کجایند آی بد عمل کردند شب را در قلههای کوهها طوری به سر بردند که مردان دلاور آنان را نگهبانی میکردند و قلهها نفع نبخشید آنها را از پناهگاههای خود بعد از عزتی به سوی قبرهایشان فرود آوردند،آی چه بد فرود آمدند آنها را بعد از دفن شدن بانگ زنندهای صدا زد تختها و تاجها و لباسهای شما کجاست؟!کجاست آن صورتهائی که پوشیده بودند و در پیش آنها پرده و پشهبند زده میشد(دیوان حضرت علی(ع)،حرف اللام،ص 08-97)."