نویسنده: مالک بن نبی؛
مترجم: حجتی کرمانی، علی؛
بهمن 1364، سال 25 - شماره 11 (6 صفحه - از 45 تا 50)

"2-همانطور که بررسی دربارهء رسالتهای پیشین در پرتو"رسالت محمدی(ص)" تحقیقی درست و راستین است،بنابر قاعدهء"(عقلی و منطقی)"حکم عام منطبق است بر حکم خاص براساس قیاس،و حکم خاص منطبق بر عام میباشد براساس"استنباط" دارد که ما اینک در پرتو منطق این آیه شریفه،در مفهوم"اعجاز"تجدید نظر نمائیم: حاصل سخن در زمینهی این تجدید نظر آنکه: اگر ما اشیاء و فنومنها را در محدودهء حادثه متکرر یا"پدیده"اعتبار کنیم، مفهوم اعجاز بدینقرار خواهد بود: 1-نسبت به شخص رسول اکرم(ص):اعجاز عبارت است از برهان ویژهای که آنحضرت به دشمنان خویش ارائه نموده تا بدینوسیله ایشان را عاجز و ناتوان سازد. "مترجم" (2)-اسلام آوردن عمر بن الخطاب به طرق گوناگونی نقل شده است که مشهورترین آنها بنا به نقل ابن هشام(با تلخیص از ما)چنین است: فاطمه دختر خطاب و خواهر عمر و شوهر او سعید بن زید اسلام آورده بودند،اما آنرا از خوف آزار خویش کتمان میکردند،یک روز عمر خشمناک در حالیکه شمشیر را حمایل کرده بود به قصد کشتن رسولخدا(ص)بسوی خانهای نزدیک صفا(که پیامبر و حدود 40 نفر از یارانش جمع بودند)در حرکت بود که"نعیم بن عبد الله"از قبیلهی عدی بن کعب(که وی نیز مخفیانه اسلام آورده بود)او را ملاقات کرد،و پرسید میخواهی چه کنی؟عمر پاسخ داد میخواهم محمد را که امر قریش را به تفرقه کشیده و آئین او را مورد سب و دشنام قرار داده است بکشم. (سیره ابن هشام ج 1/صفحه 366)-مترجم- 3-موسم حج فرا رسید و تعدادی از بزرگان قریش نزد"ولید بن مغیره"که مردی سالخورده بود جمع شدند،ولید خطاب به ایشان چنین گفت: ای گروه قریش!موسم حج فرا رسیده و کاروانهای عرب از اطراف و اکناف میرسند و داستان محمد(ص)را نیز شنیدهاند،حال نظر واحدی را دربارهء وی جستجو کنید و یک زبان سخن گوئید تا با اختلافگوئی گفتار یکدیگر را تکذیب نکنید."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)