خلاصه ماشینی:
"جاودانگی شهادت امام حسین علیهالسلام (1) پرسش اصلی که ما میخواهیم در این مقاله مطرح کنیم از این قرار است: پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به ویژه دوره خلافت عثمانی، چه بر سر اسلام آمده بود که امام حسین علیهالسلام لازم دانست ـ با قیام خود ـ آسیبهایی را که امویان بر آن وارد ساخته بودند، برطرف سازد؟ اسلام ماهیت انسان را بر حسب نیازهای معنوی و مادی، هر دو در نظر میگیرد و به معنای دقیق کلمه هرگز تنها به طرح آرمانها بسندهنمیکند، بلکه پیوسته خواهان به کارگیری آنهاست.
اینکه شیوهای که در آن این سنت پایدار نبوی نماز خواندن، چه آگاهانه و چه به واسطه نگرش ضد سنت و ضد علی علیهالسلام امویان، تغییر کرده است، بیشتر با حدیث دیگری در صحیح بخاری، با عنوان «پایان دادن به تکبیر در سجده» نشان داده شده است.
در چنین شرایطی مؤمنان لازم بود به این سؤال دینی و اخلاقی مهم پاسخ دهند: تا چهحدی مسلمانان میتوانستند به اطاعت از فرمانروایانی که کاملا با تعالیم اساسی اسلام مخالف بودند رضایت دهند؟ میتوان از منابع گوناگون این دوره از تاریخ اسلامی حدس زد که امویان معضلی را برای مسلمانان متعهد فراهم آورده بودند مبنی بر اینکه چگونه آنان میباید زندگی دینی خود را تحت حکومت چنان فرمانروایانی نظم بخشند.
آشکار است که امام حسین علیهالسلام [در چنین شرایطی] به عکس العمل میپرداخت، چرا که شرایط عمومی فساد، مؤید آموزههایی به نام اسلام بود که امویان ضد مذهب پدید آورده بودند و نیز نگرش رایج مصالحهجویی در میان مسلمانان توسط متکلمانی تشویق میشد که به بهای نادیده گرفتن اصل قرآنی عدالت، حامی نظم موجود و خواهان منع درگیری داخلی بودند."