چکیده:
گسترش اسطوره در بطن اثری پویا و ریشهدار چون مثنوی معنوی،درنگ و ژرفبینی بیشتری از دیگر متون میطلبد.پیوند این اثر با عوالم اسطورهای باعث شده است متنی چند لایه شکل بگیرد و نوعی فضای رمزآلود و گسترده در سراسر متن احساس شود که درک آن را به فراتر رفتن از عوالم شناخته شدهء ظاهری موقوف میکند.اسطورههای درخت زندگانی، درخت خروب و اسطورهء منشأ گیاهی انسان-که در مثنوی بدانها اشاره شده است-از جمله مواردی هستند که متن را به این سمت و سو حرکت میدهند و با هستی شناس ابتدایی انسان پیوند میخورند.در این نوشتار با قرار دادن این سه اسطوره در کنار موارد دیگر و توضیح آنها در ارتباط با دیگر اساطیر،تلاش شده است درکی درست از این اسطورهها به دست داده شود.
خلاصه ماشینی:
"پیوند این اثر با عوالم اسطورهای باعث شده است متنی چند
درخت خروب و اسطورهء منشأ گیاهی انسان-که در مثنوی بدانها اشاره شده است-از
توضیح آنها در ارتباط با دیگر اساطیر،تلاش شده است درکی درست از این اسطورهها به
روایت مثنوی از این گیاه چنین است: هر صباحی چون سلیمان آمدی
همانگونه که مشهود است در این روایات نیز گیاه خروب،شخصیت انسانی
پیشینهء اسطورهای این روایت را میتوان در متون کهنتر فارسی و اساطیر دیگر ملل نیز مشاهده کرد که این موضوع،جدا از آنکه بیان کنندهء گردش دست به دست
رستم درخت گز را در این مکان مییابد: همی راند تا پیش دریا رسید ز سیمرغ روی هوا تیره دید
این درخت به اندازهای بزرگ است که سیمرغ با آن عظمتش بر آن مینشیند؛
از این همه تخم درخت بس تخمه در دریای فراخکرد رسته است.
(بندهشن 68 و 78) زادسپرم نیز دربارهء ایندو گیاه و تقدیس آنها آورده است:
امیر المؤمنین میدهد و این شاخه در دستان او تبدیل به شمشیر پرصلابت ذوالفقار میشود:«رسول-علیه السلام-شاخی از درختی بگرفت و به امیر المؤمنین علی-
میشود که این عصا نیز در اصل از شاخهای از درختان مقدس بهشتی بوده است که
در اساطیر یاد شده،آشکارا زندگی و مرگ انسان و گیاه با هم پیوند دارد.
بوده،در پارهای اساطیر این رابطه برعکس شده است و زندگی انسان از گیاه آغاز شده
در اساطیر چین نیز آمده است که نوزاد آدمی از تنهء درخت توتی به دنیا آمد.
فروهر زرتشت نیز نخست در هوم(گیاه مقدس زرتشتیان)بوده است.
عکس این قضیه نیز صادق است؛یعنی گاه در اساطیر،این انسان است که"