چکیده:
مقالهء حاضر در دو بخش تدوین شده است،در بخش اول به ارائه نتیجهء بررسی سابقهء حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی پرداخته شده است و سپس با ارائه شواهد متعدد این فرضیه مطرح شده که چیستان،یکی از نخستین تجلیگاههای تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است؛از آنجایی که مشهور شده که تصاویر پارادوکسی به معنای دقیق کلمه،با سنایی و شعر مغانهء او به قلمرو شعر فارسی وارد شده است،کوشیدهایم نمونههای شاهد از شعر شعرای پیش از سنایی و شاعرانی که نزدیک به دورهء او بودهاند،ارائه شود.در بخش دوم برای پاسخ به این سؤال که میان تصویرهای پارادوکسی این چیستانها و تصویرهای پارادوکسی متنهای دیگر-بهویژه متنهای عرفانی-چه رابطهای وجود دارد؟مقایسهای میان این دو از دیدگاههای مختلف انجام گرفته است.در این مقایسه شعر بیدل که نمایندهء تمامعیار حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است،مورد توجه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"سابقهء حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی پرداخته شده است و سپس
دوم برای پاسخ به این سؤال که میان تصویرهای پارادوکسی این چیستانها و
این مقایسه شعر بیدل که نمایندهء تمامعیار حضور تصویرهای پارادوکسی در
اندیشهها و تعالیم عرفانی به این قلمرو مرتبط دانسته شده است:«تصاویر پارادوکسی به معنی
این نکته را در کتاب زبان شعر در نثر صوفیه نشان دادهام که سرچشمهء تصاویر پارادوکسی و نیز حسآمیزی،خلاقیت عارفان ایرانی است و در صدر آنان،بزرگترین شاعر هستی،ابو زید
بر این اساس،هنگام بررسی سابقهء حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی به
تصویرهای پارادوکسی این چیستانها از بعضی جهات-بهویژه از منظر مبانی فکری و فلسفی و
و فلسفی در ایجاد تصویرهای پارادوکسی مؤثر بوده است،تعالیم و آموزههای عرفانی است:قبله چون میخانه کردم،پارسایی چون کنم عشق بر من پادشا شد،پادشایی چون کنم؟
یا در این بیتهای بیدل که مبانی فکری و فلسفی تصویرهای پارادوکسی آنها در این
3)از دیدگاه نوع عناصری که میان آنها پیوند نقیضی برقرار شده است
عناصر سازندهء تصویرهای پارادوکسی شعر بیدل یا به عبارت دیگر،عناصری که در تصویر
پارادوکسی شعر او بین آنها رابطهء نقیضی برقرار شده است،بسیار فراوان و مختلفند:اعم از
در چیستان غزوانی لوکری عناصری که میان آنها رابطهء نقیضی برقرار شده است پی آمد
اما بیشتر تصویرهای پارادوکسی این چیستانها در طی جملات متعدد شکل گرفتهاند:الف)چون بمیری آتش اندر تو رسد زنده شوی چون شوی بیمار بهتر گردی از گردن زدنب)هرزمان روح تو لختی از بدن کمتر کند گویی اندر روح تو مضمر همی گردد بدننتیجه
بگیریم که چیستان و لغز یکی از نخستین تجلیگاههای تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است."