چکیده:
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی بزرگترین شاعر و نویسنده قرن هفتم هجری است. وی به
یقین یکی از تواناترین و نامدارترین شعرا و نویسندگان در سراسر ادبیات فارسی است.او
از حدود پانزده سالگی شیراز را به قصد بغداد ترک گفته، در نظامیه آن شهر و در خدمت
اساتید بزرگ و مشایخ عهد که در آن شهر حضور داشتند، به تحصیل و کسب فیض پرداخت.وی
سپس بغداد را ترک کرده.سفرهایی دراز مدت زا آغاز میکند که در طول آن در حجاز و شام
و لبنان و روم روزگاری را سپری میکند و از تماس با مردم آن سرزمینها بهرهها
میگیرد و از هر خرمنی خوشهای میچیند.همچنین در طول این سفرها چهارده بار برای
سفر حج به مکه مشرف میشود.سعدی سرانجام پس از نزدیک به سی سال گشت و گذار، با کوله باری ارزنده و سنگین از
اندوختهها و آموختههای سفر، در سال 655 ه.به شیراز باز میگردد و بقیه عمر را تا
سال 691 ه.-که سال در گذشت اوست-در زادگاه خود سپری میکند.دستآورد سعدی از این سفر درازمدت و پر فراز و نشیب، تجربیات و آموختههای اوست
که حاصل تماس با مردن بلاد مختلف و بزرگان علم و مشایخ آن عصر و دولتمردان و امرا و
سلاطین روزگار است.که همه اینها یکجا در آثار او گرد آمده، محتوایی با ابعاد
گوناگون به آنها بخشیدهاند.
خلاصه ماشینی:
"میان دو بدخواه کوتاه دستنه فرزانگی باشد ایمن نشستکه گر هردو باهم سگالند رازشود دست کوتاه ایشان درازیکی را به نیرنگ مشغول داردگر را بر آور زهستی دماراگر دشمنی پیش گیرد ستیزبه شمشیر تدبیر خونش بریزبرو دوستی گیر با دشمنشکه زندان شود پیرهن بر تنشچون در لشکر دشمن افتد خلافتو بگذار شمشیر خود در غلافچو گرگان پسندیدند بر هم گزندبر آساید اندر میان گوسفندچون دشمن به دشمن بود مشتغلتو باد دوست بنشین به آرام دل(9/صص 76 و 77)او برای اجتناب از جنگ و کوتاه کردن مدت پیکار و خونریزی، باز راههایی را پشنهاد میکند که عملگرایانه است و در آنجا که به سرنوشت اسیران مربوط میگردد، نشانههایی از اصول بهرهگرایی و نظریه مبادله به چشم میخورد:چو شمشیر پیکار برداشتینگه دار پنهان ره آشتیکه لشکر کشوفان مغفر شکافنهان صلح جستند و پیدا مصافدل مرد میدان نهانی بجویکه باشد که در پایت افتد چون گوهریچو سالاری از دشمن افتد به چنگبه کشتن برش کرد باید درنگکه افتد کزین نیمه هم سروریبماند گرفتار در چنبریاگر کشتی این بندی ریش رانبینی دگر بندی خویش را(9/ص 77)ملاحظه میشود که در این ابیات باز گذاشتن پنهانی راه آشتی، دلجویی از مردان میدان، درنگ کردن در کشتن سالاران دشمن که اسیر شدهاند، و اندرزهایی از این دست همیشه به چشمداشت پاداش مطلوب و با توجه به نتیجه عمل توصیه شده است."