خلاصه ماشینی:
"همینکه عبد الله بن جعفر از بازگشت وی ناامید شد به دو فرزند خویش دستور داد ملازم رکاب آن حضرت باشند و خود با یحیی بن سعید به مکه بازگشت13 کاروان امام حسین(ع)شتابان به سوی کوفه میرفت و آن راههاهی طولانی و بیابانی را به سرعت طی میکرد و مسافتی به کوفه مانده از بین راه نامهای توسط پیک مخصوص به کوفه فرستاد14و در آن نامه به مردم کوفه نوشت: (11)-مفید،ارشاد ص 202-طبری ج 3 ص 219 (12)-عین نامه عمرو بن سعید و پاسخ امام را طبری در تاریخ خود آورده است ج 3 ص 219-220 (13)-مفید،ارشاد ص 202-طبری ج 3 ص 219 (14)-پیک مخصوص امام قیس بن مسهر صیداوی و یا عبد الله بن یقطر برادر رضاعی امام بود ارشاد ص 202-تذکره الخواص ص 245 اما بعد،نامه مسلم بن عقیل به من رسید که در آن از نیکاندیشی شما و جمع شدنتان برای یاری و گرفتن حق از دست رفته ما خبر میداد،من از خدا خواستهام که کار ما را نیک گرداند و بهترین پاداش را در اینباره به شما بدهد و من در روز سهشنبه هشتم ذیحجه روز ترویه از مکه به سوی شما رهسپار شدم و چون این فرستاده من به شما رسید در کار خود بشتابید و کوشش کنید زیرا من همین روزها بر شما وارد میشود15و مسلم ابن عقیل 27 روز پیش از آنکه شهید شود نامه به آن حضرت نوشته بود و مردم کوفه نیز نوشته بودند که در اینجا صد هزار شمشیر برای یاری تو آماده است،درنگ مکن16 پس از فرستادن این پیک علاقه امام به اخبار کوفه بیشتر شد زیرا هم میخواست از حال مسلم اطلاع جدیدی حاصل کند و هم از وضع نامهرسان خود آگاه گردد و بدین جهت میل داشت حتی از رهگذرانی که از کوفه میآمدند کسب خبر کند."