خلاصه ماشینی:
"شاعر آنجا که میخواهد درباره مضرات تنبلی و ناپسندی آن صحبت کند، از خرس تنبل سخن میگوید: خرس سیاه تنبل نه کفش داره نه صندل چونکه همیشه خوابه راه نمیره تو جنگل (شعر خرس خوابالو) هنگامی که میخواهد در نکوهش خودپسندی سخن بگوید،درباره خرچنگ میگوید: چه رویی داره خرچنگ!با این پاها،با اون چنگ چونکه میگه به جز من هیشکی دیگه نیست قشنگ (شعر خرچنگ پرو) و برای ارج نهادن به صفاتی چون مهربانی و قدردانی از زحمات دیگران،ماجرای مورچهای را روایت میکند که باغبان شده است و گل میکارد: مورچه شده باغبون گل میکاره تو گلدون گلدونارو میچینه کنار هم تو ایوون بوی گلا میپیچه توی محل و کوچه پروانه داد میزنه خسته نباشی مورچه (شعر مورچه باغبون) در حقیقت،شاعر به جای استفاده از بیان مستقیم،برای آموزش رفتارهای صحیح و نصیحت کردن و پند دادن به مخاطب،این آموزشها را در قالب رفتار حیوانات،به شکل غیر مستقیم و شاعرانه نشان میدهد.
کاربرد برخی بازیهای لفظی و زبانی نیز در شعر کودک جای تأمل دارد؛چرا که به عنوان مثال،برای یک بزرگسال، کاربرد جناس«شیر و شیر»لذتبخش است،اما معلوم نیست که کودک گروه سنی«الف»یا«ب»هم به همان اندازه از این صفت لذت میبرد یا خیر: شیر کوچولو شیر میخواد یک شکم سیر میخواد دلش میخواد مامانش زود زود زودتر بیاد (شعر شیر کوچولو) نکته سوم:در شعرهایی که برای خردسالان گفته میشود،خوب است از تجربههای ملموس و طبیعت زندگی و محیط اطراف آنها سخن گفته شود؛تجربههایی حسی و قابل درک برای آنها."