چکیده:
عامل انسانی را از مهمترین عوامل در فرایند توسعه و تحول در بخشهای مختلف به ویژه هنر برشمردهاند و آموزش به عنوان شرط اصلی توسعه شناخته شده است.ازاینرو آموزش و پرورش به مثابه نهادی نگرشساز که آموزش رسمی هنر و پرورش هنرمندان آیندهی کشور را بر عهده دارد،بیشتری نقش را در مسیر توسعهی هنر،برای به فعلیت رساندن نبوع هنرآموزان و تجهیز آنها به اصول اولیهی هنر دارا میباشد تا به خلق آثاری نوآور و نوگرا با توجه به میراث مشترک جامعه بیانجامد.اما نگاه آموزش و پرورش ایران به برنامههای آموزشی غرب، عدم ترسیم هدف از آموزش هنر در مدارس،غفلت از اصول و مبادی هنر گذشتهی ایران،تأکید بر مهارت و تکنیک،فراموشی بعد محتوایی هنر،عدم وجود فضای مناسب،کج فهمیها و بدفهمیهای اساسی نسبت به ماهیت هنر از دلایل اصلی ناکارآمدی آموزش هنر در مدارس بوده که این نهاد را در آموزش مقدماتی هنر و زمینهسازی برای پرورش هنرمندانی اصیل،خلاق و متعهد ناتوان ساخته است.هنرمندان خلاقی که بتوانند با خلق آثاری برخوردار از فرهنگ اصیل ملی و مذهبی و ایجاد گفتوگویی با جامعه به گسترش هنر بپردازند.در این مقاله با تأکید بر نقش بنیادی آموزش و پرورش در توسعهی هنر به ارزیابی آموزش هنر در مدارس پرداخته شده تا بتوان به الگویی برای تحول در آموزش هنر در مدارس دست یافت.تحولی ساختاری و محتوایی که میباید از مدارس ابتدایی با رویکرد تربیت هنری برای پرورش و توسعهی قوهی خلاقیت دانشآموزان آغاز گردد.
شیوه و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و با ابزار کتابخانهای شواهد نظری و مستندات جمعآوری گردیده است.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو آموزش و پرورش به مثابه محور توسعهی منابع انسانی که آموزش رسمی و عمومی هنر و پرورش هنرمندان آینده کشور را بر عهده دارد بیشترین نقش و تأثیر را در مسیر توسعهی هنر برای به فعلیت رساندن نبوغ هنرآموزان و تربیت و تجهیز آنها به اصول اولیهی هنر،در جهت خلق آثاری نوآور و نوگرا با توجه به میراث مشترک فرهنگی جامعه بر عهده داد.
تربیت و تجهیز منابع انسانی جامعه در بخشهای گوناگون به ویژه هنر به تعهد،تخصص،مهارت و دانش،افزایش هر روزه آن و به روز نگه داشتن آن از وظایف مهم آموزش و پرورش است و برای کشورهای در حال توسعه تنها یک راه حل وجود دارد و آن این که خلاقیت مردمشان را بارور کنند در این میان مهمترین نقش برای بارور نمودن و تبلور این خلاقیت بر عهدهی آموزش و پرورش نهاده شده است.
ناکارآمدی آموزش هنر در توسعه هنر اما دلایل ناکارآمدی آموزش و پرورش در توسعهی هنر و ناتوانی آن برای پر کردن خلاءهای عرصهی هنر چیست؟در نگاه اول اقتباس و تقلید آموزش و پرورش ایران از برنامههای آموزشی غرب7عدم ترسیم اهداف آموزش هنر در مدارس و غفلت از اصول و مبادی هنر گذشته ایران،تأکید بر آموزش مهارت و تکنیک و فراموشی بعد محتوایی هنر در مدارس و کمبود فضای مناسب،بینش نادرست به هنر به عنوان امری تفننی و سرگرمکننده و نه حوزهای بر گسترش تفکر،از دلایل ناکارآمدی آموزش هنر در مدارس بوده که این نها را در آموزش مقدماتی هنر و زمینهسازی برای پرورش هنرمندانی اصیل و خلاق برای خلق آثاری برخوردار از ویژگیهای فرهنگ اصیل ملی و مذهبی برای ایجاد گفتوگویی با جامعه و گسترش هنر در میان مردم ناتوان ساخته است.