چکیده:
دیدگاه باختین1در مورد شکلگیری رمان،نظام گفتمانی، کاربرد چندآوایی و نظریهاش در تقابل و گفتگو2در دو کتاب معروف،مسائل آثار داستایوفسکی و بوطیقای داستایوفسکی3بهطور کامل بیان شده است که کتاب دوم درحقیقت بازنویسیشدهء کتاب نخست با برخی تغییرات و اضافات است.وی در مسائل آثار داستایوفسکی بهطور کلی به طرح مسئله داستان و شخصیتپردازی نویسنده میپردازد و در بوطیقای داستایوفسکی در جستوجوی نوآوریهای دیگری در آثار داستایوفسکی،او را پیشرو سنتشکنی در رمان،بهکاربرنده شیوهء کارناوالسازی در فضای داستانی و بهوجودآورندهء انقلابی در داستاننویسی میداند.
در این مقاله نخست به نقش ژولیا کریستوا4و تودورف5در شناساندن آثار برجسته باختین به منتقدین فرانسویزبان خواهیم پرداخت و سپس نظریههای باختین را در مورد داستان،مکان زمانمند در داستان،تجزیه و تحلیل گفتمان،شخصیتپردازی و چندآوایی در داستان مطرح خواهیم کرد و درنهایت به بررسی رابطه بین چندآوایی و تقابل و گفتگو با بینامتنی،ابرمتنی و زیرمتنی خواهیم رسید.
خلاصه ماشینی:
"در مقدمهء کتاب دوم،باختین خود به این مسئله اشاره دارد و مینویسد:«میتوان گفت که داستایوفسکی مفهوم جدیدی از ادبیات را ارائه میکند و آن چندآوایی است که در رمانهای وی کاملا ملموس است وحتی از مرز خلاقیت داستانی داستایوفسکی تجاوز کرده،به برخی اصول بنیادی در زیباشناسی متون اروپایی ملحق میشود،بهطوری که میشود گفت داستایوفسکی نوعی گونهء هنری جدیدی را خلق کرده که در آن،بسیاری از لحظات اساسی قالب هنری سنتی متحمل تغییراتی گشتهاند» (Bakhtin,1970,La poetique...
این کتاب مطالعاتی است دربارهء واژههای اختصاصی یا گونههایی از زبان که در شرایط مختلف تعاملات شفاهی بین افراد به وجود میآید و در انواع گوناگون متون نوشتاری و حتی متون ادبی نیز به کار میرود» (Kristeva,1968:126) در همین نشریه ژولیا کریستوا دربارهء باختین مینویسد:«دربارهء دوگانگی گفتار و گزارهها به عنوان تصویر بنیادی رمان که او را در ارتباط با سنت شفاهی کارناوال قرار میدهد و بیانگر نوعی مکانیسم خنده و بازی ماسکهاست،بهترین توصیفات را میتوان در نوشتههای باختین یافت ازجمله در کتاب بوطیقای داستایوفسکی» (Ibid) .
باختین بر این تأکید دارد که در رمان گوته مثل بسیاری از رمانهای دیگر تحول فراگیری شخصیت داستان به همراه تحول دنیای اطرافش صورت میگیرد؛شخصیت داستان نشانگر تشکل تاریخی دنیاست،درواقع او شخصیتی است کامل نشده و نمایانگر تمام امکانات انسانی،انسانی که در بین آزادی و الزام قرار گرفته است؛شخصیت داستان چهرهء انسان در حال تحول را،در دنیایی واقعگرا به تصویر میکشد."