چکیده:
کنش گفتمانی را میتوان حضوری زنده و نوعی موضعگیری گفتمانی دانست که به عنوان واسطهای بین دو طرح زبانی یعنی صورت بیان و صورت محتوا قرار میگیرد و زمینه را فراهم میآورد تا این دو طرح بتوانند در موقعیتهای خاص در استقلال کامل عمل کرده، معناهای تازه و متفاوتی را تولید کنند.پس گفتمان،فرآیندی است جهتمدار که با دخل و تصرف،گزینش،جابهجایی و بسط و توسعهء رابطهء بین طرحهای زبانی،منجر به تولید معنا میشود.لازمهء چنین تولیدی استفاده از مواد خامی است که زبان تحت عنوان معنی در اختیار گفتمان قرار میدهد.کنش گفتمانی با استفاده از معنیهای مشترک موجود در زبان شرایط تولید معنا را به وجود میآورد.چنین کنشی بدون رجوع به بنیانهای تجربی و حسی-ادراکی فاقد کارایی لازم است،چرا که گفتمان حضوری است زنده که همواره از تجربهای زیستی بهرهمند میباشد.به همین دلیل است که باید به دنیایی پیشاگفتمانی اعتقاد داشت که بستر را برای شکلگیری گفتمان فراهم میسازد.علاوهبر همهء این ویژگیها،کنش گفتمانی میتواند به مرکز گفتمان نزدیک یا از آن دور گردد.چگونه گفتمان میتواند با عبور از خود راه را برای رشد و توسعهء معنا هموار سازد؟هدف ما از این بررسی،علاوهبر پاسخ به پرسش مزبور،طرح ویژگیهای کنش گفتمانی و مبانی نظری گفتمان،مطالعهء نقش آن در معناسازی و ایجاد ارتباط پویا و سیال بین طرحهای زبان میباشد.
خلاصه ماشینی:
"زبان طبیعی،دنیای طبیعی و انسان با یکدیگر گره خورده و فرایند نشانهای را رقم میزنند؛ -شرایط عبور از جبر نحوی به معناهای گسترده و باز را فراهم میسازد و همین امر سبب میشود تا ساختارهای اولیهء ذخیرهشده در حافظهء زبانی به ساختارهای تحول یافته،منحصر به فرد و ویژه تغییر یابد؛ -نظام اجتماعی زبان را به سوی کنشی فردی هدایت میکند؛ -دارای کارکردی انتزاعی و ذهنی است؛ -ساختاری دوقطبی را به ساختارهای متکثر و پویا تبدیل میکند؛ -با گسترش دامنهء ارتباطات درونزبانی،دارای کارکرد بافتی،موقعیتی و چارچوب زمانی-مکانی است؛ -تعاملی است و براساس کنش و واکنش متقابل بین گفتهپرداز،کنشگران و مخاطب عمل میکند؛ -دارای دامنهء وسیعی است که سبب میگردد تا فرازبانی، فرانشانهای،فراموقعیتی و فرابافتی نیز عمل کند؛ -برای نشانه،سطوح(برونهای،درونهای و جسمانهای) و ابعاد مختلف و متفاوتی(روایی،کنشی،شناختی، پدیداری،عاطفی،تنشی و...
یعنی اینکه کنشی را به کنشی دیگر منتقل نموده،سبب تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری آن گشته و درنهایت با تحول آن کنشی جدید را به وجود میآورد؛ -تولیدکنندهء نظام ارزشی است که براساس بافت و موقعیت بهگونهای سیال تحول مییابد؛ -دارای ویژگی اتصالی و انفصالی است؛ -همواره دارای کارکردی تنشی است؛ -سبب تولید زاویههای دید گوناگون و چرخش آنها بین کنشگران و گفتهپرداز میشود تا جایی که همین چرخش زاویهء دید میتواند موجب تغییر پرسپکتیو و جابهجایی آن شوند؛ -سبب تعامل دو نظام جانشینی و همنشینی میگردد؛ بهگونهای که این دو نظام بتوانند در کنار یکدیگر موجب بسط و توسعهء معنا شوند؛ -میتواند فضایی را خلق کند که همهء اشکال بیانی بتوانند در آن حضور یافته،در رقابت با یکدیگر و با اثبات برتری خود از دیگر رقبا سبقت بگیرند؛ -به دلیل همین فضای رقابتی،چرخش زاویهء دید،تغییر پرسپکتیو و مشتق بودن از نظامهای اجتماعی خاص هر جامعه،تحقق گفتمان تحت تأثیر ویژگیهای فرهنگی قرار دارد."