چکیده:
حضور پر رنگ عناصر هویت ساز ایران در فرهنگ بسیاری از اقوام مشرق زمین در جغرافیای وسیعی از جهان که از یک سو از بالکان در اروپا شروع می شد و تا کرانه های شرقی چین در آسیا ادامه می یافت، و از سوی دیگر از فراز فرارود تا قلب هند و بین النهرین را فرا می گرفت، از سالیانی بسیار دور تاکنون، مفهوم جهان ایرانی را همواره در کنار نام ایران تداعی کرده است. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357 ش و به دنبال آن، استقلال جمهوری های پنجگانه ماوراء النهر در سال 1991.م/1370.ش، رویکرد شاعران و محققان فارسی زبان دو منطقه به یکدیگر، پس از حضور هفتاد سال استعمار شوروی در فرارود، بیش از پیش افزایش یافته است. در این مقاله، جهان ایرانی و مولفه های آن در ماوراء النهر قرن بیست با تکیه بر میراث ادبی مهدی اخوان ثالث (1307-1369.ش) و دکتر شفیعی کدکنی (تولد 1318.ش)، دو تن از شاعران معاصر ایران، که حوادث این منطقه و تحولات آن را در اشعار خود منعکس کرده اند؛ نقد و بررسی و در سه بخش تنظیم شده است که عبارتند از: جهان ایرانی و مولفه های آن در ماوراء النهر؛ جهان ایرانی و ماوراء النهر در شعر اخوان ثالث و شفیعی کدکنی.
خلاصه ماشینی:
"هان ایرانی و مؤلفههای آن در ماوراء النهر در میان مناطق جهان ایرانی،ماوراء النهر هم به دلیل پذیرش نخستین مهاجران اقوامآریایی در سواحل رودهای سیحون و جیحون،و در شهرهای خوارزم،سمرقند،بخارا، فرغانه و خجند؛و هم به دلیل نقش دانکارناپذیرش در شکلدهی به زبان فارسی دری درآغازین روزهای پیدایش آن در هزارۀ نخست،پس از ورود اسلام در فرارود که بااشعاری چون:«{Sآهوی کوهی در دشت چگونه دوذا#چو ندارد یار،بییار چگونه روذاS}»(صفا،1367:172/1)از حکیم ابو حفص سعدی سمرقندی(قرن سوم و اوایل قرنچهارم)گره خورده است،اهمیت دو چندانی دارد؛به گونهای که اگر ما این منطقه ازجهان ایرانی را دل آن بنامیم،فقط حق مطلب را ادا کردهایم(شکورزاده،1383:17-28).
به هر حال این قطعه شعر را نیز باید در ردیفمعدود شعرهای اخوان که دربارۀ جهان ایرانی در ماوراء النهر سروده شده است،جای داد: یک بار دگر عبث در آیینه غمگین و خموش خنده بر من کرد یک بار دگر ز خوشۀ سیگار در آینه،آه و دود خرمن کرد مشرق،چپق طلایی خود را برداشت،به لب گذاشت،روشن کرد زرین دودی گرفت عالم را، آفاق،ردای روز بر تن کرد وان زلف گلابتون آبی پوش باغی گل آتشی به دامن کرد پرید از آشیان پرستو،جلد کی،سنگ پرنده در فلاخن کرد؟ طاووس گشود چتر بوقلمون خفاش به کنج غار،مسکن کرد البرز کلاه سرخ بر سر داشت برداشت،قبای زرد بر تن کرد هر چند که تازه میکنی دردم ای صبح!سلام بر تو،خوش بر دم(اخوان،1385:289 و 290) هان ایرانی و ماوراء النهر در شعر شفیعی کدکنی شفیعی کدکنی،علاوه بر توجه جدی به تحقیقات ادبی و تاریخی در حوزۀ خراسانبزرگ از جمله دربارۀ سبک هندی و شعر بیدل(شاعر آینهها،1366)،نقد و تحلیلشعر انوری ابیوردی(مفلس کیمیافروش،1372)،نقد و تحلیل چند قصیده از حکیمسنایی غزنوی(تازیانههای سلوک،1372)،از مقامات ابو سعید ابو الخیر(آنسوی حرفو صوت،1372)،تفسیر چند غزل از حکیم سنایی غزنوی(در اقلیم روشنایی،1373)و..."