خلاصه ماشینی:
ضرورت علّی از دیدگاه اشاعره و ابن رشد دکتر عین الله خادمی نفی پیوند ضروری میان علت و معلول از سوی اشاعره یکی از جدیترین موارد اختلاف بین فلاسفه و اشاعره در بحث علّیت،دفاع جدی فلاسفه از نظریه «ضرورت علّی»و انکار مصرّانه این نظریه از سوی اشاعره است.
اما همه امور دیگر که دارای چنین ویژگی نباشند،اموری ممکن الوقوع هستند و روابط میان اشیاء و حوادث در عالم طبیعت نیز جزء دسته اخیر است و هیچ ضرورتی میان آنها وجود ندارد و خداوند بر همه ممکنات تواناست.
اما همهء امور دیگر که دارای چنین ویژگی نباشند،اموری ممکن الوقوع هستند و روابط میان اشیاء و حوادث در عالم طبیعت نیز جزء دسته اخیر است و هیچ ضرورتی میان آنها وجود ندارد و خداوند بر همه ممکنات تواناست.
بیان ابن رشد در این مورد چنین است: إنّ نفی السبیة و ضرورتها تکذیب لله ذاته حیث یقول فی القرآن،فلن تجد لسنّته اللّه تبدیلا و لن تجد لسنّت اللّه تحویلا»21 2-نفی حکمت الهی ابن رشد،سه تفسیر برای نظریهء«عادات»اشاعره،ذکر میکند و میگوید:یکی از تفسیرهای عادت اشاعره این است که هیچ رابطه ضروری میان علت و معلول وجود ندارد و در اثر تکرار حوادث با یک روند خاص عادت کردهایم که این حکم را در مورد اشیاء و حوادث جاری کنیم.
ابن رشد بر این باور است که نفی اسباب بصورت کلی،به نفی علم درباره اشیاء منجر میشود و معرفت نسبت به مسببات جز از طریق معرفت نسبت به اسباب تمام نمیشود،وقتی ما رابطه سببیت را انکار کنیم دیگر نه حدی باقی میماند نه برهانی.