خلاصه ماشینی:
در مرحلهء بعد،که کار تألیف کتاب را آغاز کردم،به این نتیجه رسیدم که برخلاف کارهای گذشته،که در آنها شواهد از نمونههای معیار استخراج میگردید،لازم است برای برخی از مدخلها نمونهء غیر معیار نیز ارائه گردد؛به این دلیل که برخی از کاربران فرهنگ،به هنگام استفاده از فرهنگ،ممکن بود دربارهء روایی یا ناوایی کلمه دچار تردید شوند و این سؤال برایشان پیش آید که چه کسانی کاربرد کلمهای را به این صورت خاص پسندیدهاند و آیا غیر از این فرهنگ،در جای دیگر هم فلان کلمه به این صورت به کار رفته است یا خیر؟بدین منظور،من تعمّدا 3 نفر از نویسندگان معاصر،یعنی جمالزاده،آل احمد و صادق هدایت را انتخاب کردم و حدود 20 اثر از این سه نویسنده فیشبرداری کردم.
برای عدهای این شبهه ایجاد شده است که مثلا ترکیب را فلان نویسنده یک بار در فلان کتاب به کار برده است؛آیا به استناد این یک مورد میتوان حکم به روایی این ترکیب داد؟در این باره باید عرض کنم که شواهد به دست آمده متعدد بود و اگر بنده میخواستم برای هر مدخل چندین شاهد بیاورم،حجم کتاب زیاد میشد و مشکلات فراوانی پیش میآمد؛ضمن اینکه فایدهای برای خواننده نداشت؛لذا هر جا که برای مدخلی یک شاهد آوردهایم،منظورمان این بوده است که این واژه یا ترکیب یا ساخت نحوی را همان نویسنده بارها در آثار خود به کار برده است و دستکم سه یا چهار نفر از نویسندگان معیار هم آن واژه را با بسامد بالا در آثار خود به کار بردهاند.
بنده در این زمینه مثالی خدمت شما عرض میکنم:در این کتاب دربارهء واژهء«کنکاش»مطالبی ذکر شده است و برای این کار از دو پیکرهء زبانی بهره جستم:یکی پیکرهء زبانی گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان فارسی و دیگری پایگاه دادههای زبان فارسی که جناب آقای دکتر عاصی و همکارانشان تهیه کردهاند.