چکیده:
نوآوریهای نظامی در حوزهء زبان،یکی از برجستهترین ویژگیهای زبان شعری اوست.او با به کارگیری ترکیبات تازه و پیوند دادن این ترکیبات با کاربردهای کنایی،تشبیهی و استعاری، ساختمانی جدید در زبان ایجاد کرده است.هدف نویسنده در این مقاله،تجزیه و تحلیل برخی از نمونهها از زبان نظامی و نشان دادن نوعی نوآوریهای او در این زمینه است.
خلاصه ماشینی:
گاهی بر پایهء بیپیشینگی این کاربردها و ابهامی که در آنها بوده است، فرهنگنویسان معنای سنجیدهای از آنها درنیافتهاند و از آنجا که در متنی دیگر نیز به چنان ترکیباتی برنخوردهاند،به همان معنی ناسنجیده که در ساختار بیتی ویژه بر ایشان آشکار شده است،بسنده کرده و نیافتن نمونههای دیگر را در شمار کاستیهای کار پژوهشی خود دانستهاند، نه نوآوری نظامی.
همچنین اگر بخواهیم به شعر شاعران روزگار خود با این دید بسته بنگریم،باید شمار چشمگیری از ترکیبات به کار رفته در سرودههای ارزشمند بزرگانی چون شاملو و سپهری را دارای عیب تعقید لفظی بدانیم؛زیرا در بسیاری از نمونهها به درستی روشن نیست که خواست راستین ایشان چه بوده است؛4امّا این ابهام خود نشان ارزشمندی و پندارخیزی و زیبایی چنین سرودههایی به شمار میرود و ما از آوردن نمونه و بررسی بیشتر درمیگذریم؛زیرا اکنون در جایگاه پرداختن به این نکته نیستیم.
بیت نظامی نیز به زبانی دیگر این پیام را میرساند که: بدترین دشمنت چون نفس توست دوستی با وی مکن ای مرد سست (اسیری لاهیجی،1365:155) او البته چیزی نیز بر این معنی افزوده و گذشته از اینکه پرداختن به «خود»را ناپسند شمرده،رهایی از خود را به گونهای برابر با آشنایی با خدا دانسته است؛درست مانند بیت زیر از شیخ محمود شبستری: وصال حق ز خلقیّت جدایی است ز خود بیگانه گشتن آشنایی است (لاهیجی،1385:328) در حدیثی قدسی نیز خداوند با داوود(ع)چنین سخن میگوید:«عاد نفسک و ودّنی بعداوتها فإنّ ودّی فی عداوتها»(هجویری،1384:297)؛ با نفس خود دشمنی کن و به دشمن داشتن آن،با من دوستی کن؛که یاری من در دشمنی کردن با نفس است.