چکیده:
این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که اصل علیت با کدامیک از نظامهای فلسفی « اصالت ماهیت»،«تباین موجودات» و «تشکیک وجود» سازگار است؟ و در صورت ابتناء آن به تشکیک وجود چه حکم و تفسیری پیدا می کند؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت که علیت مورد بحث در اینجا همان رابطة وجودی ذاتی میان دو چیز است و فلاسفة اسلامی جهت کشف و اثبات آن، سه راه در پیش گرفته اند: 1) اثبات آن با استناد به ممکن بالذات بودن ماهیت؛ 2) بدیهی اولی دانستن علیت؛ 3) کشف حضوری آن از طریق وابستگی حالات نفسانی به نفس و تعمیم آن به حوزة بیرون از نفس با توجه به ابتناء هر برهانی به قبول اصل علیت، نمی توان برهانی اقامه کرد، لذا طریق بداهت طریقی موجه است. علیت به معنای مذکور، با هیچ یک از نظامهای اصالت ماهیت یا تباین وجودات به دلیل نبود رابطة ذاتی عینی میان متباینات، سازگار نبوده و فقط با تشکیک وجود، هماهنگ است و در این نظام نیز با توجه به عینیت حقیقت علیت با وجود علت، و عینیت حقیقت معلولیت با وجود معلول، وجود معلول؛ عین فقر و ربط به وجود علت و در واقع وجود علت و معلول همان وجود مستقل و رابط است.
خلاصه ماشینی:
"است که میان علیت به این معنا و لوازم آن،یعنی ضروزت علی و معلولی و قانون
بهتر است این طریق را بهعنوان یکی از طرق تنبه به اصل علیت و راه تشخیص آن به
برخی از بزرگان با بیانی دیگر تلاش کردهاند اشکال مذکور را به این صورت پاسخ دهند که به طریقی غیراز تمثیل منطقی میتوان علیت را نسبت به حوادث خارج از نفس
و در متن اعیان چیزی جز وجود علت و ایجاد-که همان وجود معلول است-نیست.
ارزیابی انطباق علیت با نظام تشکیک وجود است که محتاج بحثی جداگانه است،اما قبل
تفاوت میان وجودات نیز به نفس هویتهایی است که در سنخ وجود مشترکند»(ملا صدرا،
چون علت معطی وجود معلول است ازاینرو واجد حقیقت آن میباشد و چون معلول
وجود علت همان تمام و کمال وجود معلول است و مغایرت میان آن دو همچون مغایرت
علیت یک دسته لوازمی دارد،نظیر قویتر بودن وجود علت از معلول و سنخیت میان آن
لوازم آن-که آنها به انکار ورد علیت برمیگردد-با نظام تشکیک وجود منطق است.
بلکه معنایش این است که علت أمری را ابداع میکند که وجود
برخی از عبارتهای اصلی حکمت متعالیه در این زمینه چنین است:«خود وجود به
مدعا این بود که علیت در متن علت نهفته و عین حقیقت آن است،نه اینکه
تقریر برهان براساس گفتههای ملا صدرا این است که اگر علیت و منشأیت،
این علیت علت همان ذات مخصوص آن است»(ملا صدرا،همان،3/390-391).
برهان دیگر جهت اثبات مدعای مذکور به این صورت است که اگر معلول ذاتا اثر
برهان دیگری که جهت اثبات مطلب مذکور اقامه شده است به این تقریر است که"