چکیده:
روش اسلام در مورد تکالیف بر آسانگیری است؛و این از ویژگیهای اسلام به شمار میآید. هدف تشریع نیز در اسلام مصالح مردم است؛لذا در اینباره دلایلی وجود دارد که در اینجا بدانها پرداخته شده است.از جمله:معنی لغوی و فقهی عسر،حرج و اصر؛معنی«رفع»در لغت و فقه و ذکر آیات و روایات؛مقایسهء معانی حرج،عسر و اصر؛بیان اینکه عمل به قاعدهء«رفع عسر و حرج»موجب کثرت تخصیص نمیشود و نیز وجه تقدم این قاعده بر عمومات احکام اولیه. همچنین ذکر عللی که شارع به تکالیف شاق دستور داده است.و نیز بحث دربارهء اینکه عمل به این قاعده از باب عزیمت است یا رخصت؟در مورد این قاعده،همچنین نموداری از گفتار اهل سنت و نیز انواع تحقیقات در شریعت بیان گردیده و در پایان نیز به تطبیق این قاعده بر برخی از مصادیق پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"وسعها»1و این بدان معنی است که خداوند هیچ کس را به کارهای دشوار،وادار نمیکند؛او را به کارهایی تکلیف مینماید که برایش مشقت و سختی نداشته باشد؛ پس چگونه«رفع حرج»و امتنان بر امت،با دستورهای شاقی که امت به انجام آن، مکلفند وفق میدهد؟ جواب این است که:چنانکه در پیش بیان نمودیم بدون شک،در احکام تکلیفیه به آنچه امر شده مصالحی و از آنچه مورد نهی قرار گرفته مفاسدی وجود دارد؛بنابراین مقصود،از تکالیفی که به عهدهء ما محول شده درک مصلحت و دفع مفسده است؛پس هدف اصلی در تکلیف،استیفای مصحلت و در امان ماندن از مفسده است و در بسیاری از موارد،مصلحت در تکلیف حاصل نمیشود و مفسده دفع نمیگردد،مگر در صورتی که تکلیف دارای صعوبت و دشواری باشد؛مثلا پزشک،هنگامی که به ناچار برای شفا یافتن بیمار باید به او،داروی تلخ بدهد،یا اینکه لازم است دندان فاسدش را بکند قصد ناراحت کردن او را ندارد،بلکه صلاح او را در نظر میگیرد و سعی میکند که کاو را از مهلکه نجات دهد و برای تأمین سلامت او،جز داروی تلخ و کشیدن دندان راه دیگری وجود ندارد."