چکیده:
در طول تاریخ،شرق و غرب ناگزیر از برخورد بودهاند که با ظهور اسلام،این برخوردها به صورت نزاع بین اسلام و مسیحیت درآمد.در این نوشتار به گوشهای از این برخوردها اشاره شده است.در این کشمکشا دورهای بود که مسلمانان به موفقیتهای چشمگیری نایل آمدند؛اما از نیمهء دوم قرن پنجم هجری،اغلب پیشرفت از آن مسیحیان بود،بهویژه مسیحیت غربی در جبهههای مختلف با اقدامات سنجیده خویش تفوق خود را به اثبات میرساندند،تا آنکه تصمیم گرفتند به منظور پیروزی قطعی بر مسلمانان روانه شرق شوند؛ولی پس از سالها تلاش در این میان نتوانستند به آرزوی خویش برسند. غرب مسیحی همچنان در اندیشهء تفوق قطعی بر مسلمانان بسر میبرد،که جهان اسلام مورد تهاجم مغولان قرار گرفت.آنان در صدد برآمدند تا از نیروی مغول در جهت رسیدن به اهداف خویش استفاده نمایند،و در این جهت دست به اقدامها و کوششهای دامنهداری زدند که بخشی از آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.سرانجام در این میدان نیز ناکام شدند؛اما بر اثر این شکستها،مسیحیان تجارب گرانبهایی اندوختند،شیوه برخورد را تغییر دادند،چارهجوییهای خشونتآمیز را کنا گذاشتند،رفتارهای مسالمتجویانه را در پیش گرفتند،از جمله درصدد برآمدند تا اهرم قوی مسلمانان را که فرهنگ و تمدن آنان بود،بربایند و انتخاب این روش بود که آنان را به نتیجه قطعی رسانید.
خلاصه ماشینی:
"1 هنگامی که اخبار پیشرفت کار و نفوذ مسیحیان در دستگاه مغول به اروپا رسید،پاپ اینوسان چهارم دست به کار شد،وی در سال 5421 م246/ هـ دو کشیش به نامهای ژان پلان کارپن و لورانس پرتقالی را برای سفارت به دربار مغول اعزام کرد،در همین ایام دو کشیش دومینیکنی را هم از مسیر دیگر به آن جا فرستاد، مضمون نامههای پاپ یکی به عنوان پادشاه و ملت تاتارکه جنبهء مذهبی داشت،در آن مختصری از تعالیم دین مسیح را از متن کتاب مقدس برشمرده و از خان مغول خواسته بود که این دین را بپذیرد،و نامهای دیگر خطاب به فرمانروایان مغول با مضمون سیاسی بود،پاپ در آن از دستدرازیها و بیدادگریهای مغول در اروپا به شیوهای نرم و التماسگونه یاد کرده و از آنان خواسته بود که دست از حمله بردارند و...
3 تلاشهای مسیحیان برای جلب مغول فقط محدود به پاپها نبود،پادشاهان اروپایی نیز با تمام قوا کوشش میکردند تا از همکاری صحرانوردان علیه مسلمانان برخوردار شوند،به همین منظور لویی مقدس(لویی نهم)پادشاه فرانسه،که در جنگهای صلیبی شکست خورده و حتی یکبار هم اسیر شده بود،در این هنگام که او در شهر عکا اقامت داشت هیأتی را متشکل از چند راهب به سرپرستی کشیش فرانسیسکنی به نام ویلیام روبروک اهل فلمند از نواحی بلژیک،در سال 2621 م066/ هـ به نزد خان مغول فرستاد،این گروه علاوه بر اینکه میخواستند خان -------------- (1)-ساندرز،همان جا،ص 69."