خلاصه ماشینی:
"فرهنگ موانع بنیادین گفتوگو میان اسلام و مسیحیت تأملی در کتاب مقدس،به این قضاوت که کتاب براستی از پدیدههای مشترک سخن میگوید،منجر میشود اما تفاسیر کلامی متفاوت به نوبهء خود موضوعات متفاوتی را در زبان مذاهب مسیحی و اسلامی ایجاد کرد.
یک ناظر بیطرف در اینجا موقعیتی باورنکردنی برای پیوندی مسالمتآمیز مییابد،اما در واقع،چنین امری روی نداد -چرا باید اینگونه باشد؟- برعکس،علیرغم تشابهات زیادی که بین مسیحیت و اسلام وجود دارد،اما دو مذهب دیگر را نمیتوان یافت که این اندازه بر سر اصول و در عمل جنگ و جدل داشته باشند چرا آرزوی وحدت،تحقق نیافت؟ آیا این فقدان یک نیت پاک ناشی شد؟ آیا تعصب متقابل ریشهدار در تاریخ و فرهنگ هواداران دو مذهب این موانع را ایجاد کرد؟آیا مبارزات خصمانه تاریخی، آنها را به نحو مصالحهناپذیری از هم جدا کرد؟آیا مباحثه،نقادی متقابل سنتی را دوباره بنیان گذاشت و احساس پیروزی پنهان و (به تصویر صفحه مراجعه شود) آشکار پس از بحث را موجب شد؟و یا دلایل دیگری وجود دارد که علیرغم نیتهای پاک،موانعی را ایجاد کرده است؟ کامیابی و شکست در طول صدها سال و همبستگی و نزاع دیرپای میان هواداران دو مذهب براستی نمیتواند با یک دلیل و اعتبار برای همه موارد فردی شرح داده شود،اما این واقعیت ما را مجبور میکند که به دنبال دلایل دیگری باشیم.
دیگر مفاهیم پیچیدهء کلامی پیرامون این پدیدهها شکل گرفتند،آنها به عنوان معیار درک یا عدم درک پدیدههایی،که درون و بیرون (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرهنگ لغت مناسبی در قرآن و الهیات اسلامی برای رستگاری از گناه اولیه وجود ندارد و همهء کلمات و مفاهیمی که از آنها منتج شدهاند از ادراک مسیحی است."