چکیده:
در این مقاله، نقش هویت شخصی، اجتماعی، و فرهنگی در اقدامات تروریستی با انگیزه مذهبی و قومی به اختصار بیان شده است. تروریسم عبارت است از تلاقی یک هویت فرهنگی مبتنی بر جمع گرایی و پایبندی اصولگرایانه به اصول مذهبی یا فرهنگی، تلاقی هویت اجتماعی مبتنی بر تضادهای شدید بین گروه خودی و گروههایی که تهدید تلقی میشوند، و تلاقی یک هویت فردی تحمیل شده و اقتدارگرا، و یک هویت فردی سرگشته و بیهدف که معمولا کمتر اتفاق میافتد. در این مقاله، ضمن ارائه نمونههایی از تضادهای مذهبی-افراطگرایانه که به تروریسم میانجامد، توصیههایی در خصوص پرداختن به موضوع تهدید تروریسم و پیشگیری از آن مورد بحث قرار میگیرد. تروریسم یک مسئله اجتماعی مهم در سطح جهان است که در دهههای اخیر به طور قابل توجهی مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. اگرچه استفاده از تاکتیکهای تروریستی از مدتها پیش رواج داشته است، اما استفاده فزاینده از تسلیحات پیچیده توسط تروریستها و پیامدهای آن از نظر افزایش احتمال تلفات جمعی، محققین علوم اجتماعی و سیاسی را بر آن داشته است تا شناخت علل تروریسم و روشهای پیشگیری از آن را در اولویت قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
"این گفته با نوشتههای اریکسون در چهل سال پیش در باره جاذبه تروریسم برای جوانانی که احساس میکردند هویتهای فردی و گروهی آنها به مخاطره افتاده است، مطابقت میکند: در جایی که رشد تاریخی و فنی به شدت و در مقیاسی گسترده به هویتهای عمیق و ریشه دار یا هویتهای نوظهور و قوی (یعنی کشاورزی، زراعی، اشرافی) تجاوز میکند، جوانان به صورت فردی و جمعی احساس خطر میکنند، و در پس آن حاضر میشوند از دکترینهایی که امکان جذب شدن در یک هویت ترکیبی (ملیگرایی افراطی، نژاد - پرسش این است که صاحبان حق ، چنانچه در یک موازنه نابرابر مادی و نظامی با متجاوزان و اشغالگران باشند ، چه باید بکنند؟ مردم سرزمین های اشغالی در فلسطین ، در رویارویی با رزیم اشغالگر قدس که نیرومند ترین و مدرن ترین امکانات نظامی را در اختیار دارد و برخوردار از همه حمایت های بین المللی در جریان اشغال و تجاوز است چه می توانند بکنند؟ بارها استفاده از روش های دیپلماتیک و سیاسی ، توصیه شده است ، اما در کاربرد این روش ها نیز طرفین در شرایط نابرابری قرار دارند.
یک سوال دوقسمتی وجود دارد که باید به آن پرداخت: چرا این افراد از تروریسم پشتیبانی میکنند، و چرا آنها خود در فعالیتها تروریستی شرکت نمیکنند؟ در سطح هویت فرهنگی، حامیان تروریسم ممکن است با عاملات اقدامات تروریستی یک نظام ارزشی مشترک داشته باشند، و مهم تر این که در مورد اعتراضی که آن را مبنایی برای توجیه تروریسم می دانند، یک ادراک مشترک دارند."