چکیده:
حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه دو شاخه مجزا از حقوق بین الملل عمومی هستند که گستره شمول متفاوتی را دربرمیگیرند.هرچند که در نهایت هدف هر دو حمایت از انسان است،لکن نقطه تلاقی آنها در حالت استثنایی و به«هسته سخت»حقوق برمیگردد.در حقوق اسلام این دو شاخه حقوقی از هم تفکیک نشده و به عنوان یک امتیاز و برتری نسبت به حقوق بین الملل عمومی،حقوق بشر در زمان جنگ هم قابل اعمال است.بعلاوه در حقوق اسلام مقررات حقوق بشر و حقوق بشردوستانه در مخاصمات غیر بین المللی(داخلی)هم اعمال میشود.درحالیکه در عرصه بین المللی این مبارزات بدون رعایت بسیاری از قواعد انسانی و با شدت سرکوب میگردد.برخلاف بسیاری از اتهامات نقض حقوق بشر به اسلام،بسیاری از قواعد اسلامی کاملتر و همهگیرتر از اصول شناخته شده بین المللی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"بشر در اعلامیه ویلسن و احیانا سایر اسناد)اما اگر از دید مفاهیم مشابه به ماهیت حقوق بشر بنگریم و بررسی این امر موردنظر قرار گیرد که حقوق بشر مجموعه حقوقی است که به هر انسان به واسطه انسان بودن وی تعلق میگیرد،قدمتی به بلندای تاریخ پیدایش بشریت دارد و مصادیق بارز آن در مکتب اسلام و قرآن کریم نمود پیدا کرده است به عنوان نمونهای از این دریای بیکران در سوره الاسراء آیه 70 آمده است«لقد کرمنا بنی آدم...
مسئلهای که حقوقدانان مسلمان را مواجه با سئوالاتی مانند سئوالات زیر مینماید:«آیا یک آیه(متاخر)قرآنی میتواند سایر آیات(مقدم)را نسخ کند؟ اگر آیات مؤخر آیات مقدم را نقض کند کدام اصل آیه و قرآن است که دارای اعتبار ثابت و مطلق در قرآن است؟اگر پاسخ به سؤال اول منفی باشد و اگر دو آیه از احکام خدا دارای اعتبار یکسانی باشد آیا مسلمانان آزادند که هرکدام از آیات را که خواستند به عنوان پایه قواعد حقوقی انتخاب کنند؟»نظرات متفاوتی در این خصوص وجود دارد که به بررسی موضوع در عرف حقوقی اسلام و به ویژه در متون حقوق بشری مربوط به زنان و اقلیتها میپردازد؛زیرا برخی از آیات قرآنی به سمت و سوی ایجاد تفوق جنسی و تبعیض مشروع علیه زنان و غیر مسلمانان است،درحالیکه برخی آیات دیگر به تساوی کامل حقوق و رفتار برای همه میپردازد."