چکیده:
این مطالعه به بررسی تاثیر کنترل فساد مالی بر رشد اقتصادی در نمونه ای وسیع از کشورهای جهان و در دوره زمانی 1996 تا 2006 می پردازد. فساد مالی عموما به سوء استفاده از قدرت عمومی برای دستیابی به منافع شخصی تعبیر می شود. ادبیات نظری علم اقتصاد دیدگاه دوگانه ای پیرامون ارتباط میان پدیده فساد و رشد اقتصادی ارایه می نماید. از یک سو گروهی از تئوری های اقتصادی معتقدند که فساد قادر است از طریق دور زدن قوانین و مقررات ناکارآمد و انعطاف ناپذیر تحمیل شده توسط دولت - خصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته به افزایش رشد اقتصادی بیانجامد و از سوی دیگر گروه دیگری از تئوری ها فساد را به مثابه نیرویی می دانند که به عملکرد مناسب بازارها آسیب می رساند و از این رهگذر موجبات کاهش رشد اقتصادی را فرآهم می آورد. این مقاله با استفاده از شاخص کنترل فساد تهیه شده توسط موسسه بانک جهانی، تاثیر فساد مالی را بر رشد اقتصادی در سه گروه کشورهای پردرآمد، کشورهای با درآمد متوسط و کشورهای کم درآمد، در قالب یک مدل اقتصادسنجی و با بهره گیری از تکنیک داده های تابلویی بررسی نموده است.
نتایج برآورد مدل تحقیق، گویای این است که اگرچه در کشورهای پر درآمد و کشورهای دارای درآمد متوسط کنترل فساد با رشد اقتصادی ارتباط مثبت معناداری دارد، در کشورهای کم درآمد این ارتباط منفی و معنادار است.
خلاصه ماشینی:
"از یکسو گروهی از تئوریهای اقتصادی معتقدند که فساد قادر است از طریق دور زدن قوانین و مقررات ناکارآمد و انعطافناپذیر تحمیل شده توسط دولت-خصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته-به افزایش رشد اقتصادی بیانجامد و از سوی دیگر گروه دیگری از تئوریها فساد را به مثابه نیرویی میدانند که به عملکرد مناسب بازارها آسیب میرساند و از این رهگذر موجبات کاهش رشد اقتصادی را فراهم میآورد.
این مقاله با استفاده از شاخص کنترل فساد تهیه شده توسط مؤسسه بانک جهانی،تأثیر فساد مالی را بر رشد اقتصادی در سه گروه کشورهای پردرآمد،کشورهای با درآمد متوسط و کشورهای کمدرآمد،در قالب یک مدل اقتصادسنجی و با بهرهگیری از تکنیک دادههای تابلویی بررسی نموده است.
گروه اول تئوریهایی هستند که معتقدند فساد قادر است از طریق دور زدن قوانین و مقررات ناکارآمد و انعطافناپذیر تحمیل شده توسط دولت-خصوصا در کشورهای کمتر توسعهیافته-به افزایش رشد اقتصادی منجر شود.
بنابراین مشاهده میکنید که در این حالت وجود فساد به شکل پرداخت رشوه بر سطح تولید کالای عمومی تأثیری ندارد اما در توزیع کارآتر کالای عمومی به افرادی که بیشترین ارزش را برای آن قائل هستند،مؤثر است.
جدول 1-مقایسه برخی ازشاخصهای فضای کسبوکار و شاخص کنترل فساد (به تصویر صفحه مراجعه شود) منبع: WDI 2008 و مؤسسه شفافیت بین الملل به این اعتبار میتوان ادعا کرد که در کشورهایی که از قوانین و مقررات ساده و تثبیت شده،سازوکارهای اداری شفاف؛سریع و کمهزینه برخوردار هستند؛فساد به عنوان مانعی برای رشد اقتصادی مطرح است و تبعا کنترل فساد اثری مثبت بر رشد اقتصادی دارد."