چکیده:
شیعی است که در همهی ادیان گذشته هم با رویکرد فلسفهی نجات موجود بوده است.مهدویت،میراث نبوت و آرمانهای بعثتها و رسالتهاست، فلسفهی شدن و خودسازی،کادرسازی تشکیلاتی و مهیا شدن است و همین است که در انتظار مهدی علیه السلام در دورهی غیبت،جهاد مرامی و مسلکی و عقیدتی یک رسالت و وظیفه است.این اعتقاد بسیار شورآفرین و الهامبخش مدینهی فاضلهی اسلامی است.وجود مقدس امام زمان علیه السلام،مصداق اتم وعدهی الهی مبنی بر نجات بشریت است.انتظار این نجات،برترین و شورانگیزترین عبادت است و افضل اعمال.باید روح انتظار در جامعهی اسلامی دمیده شود تا آثار عظیمش نمایان و ظهور دولت یار محقق گردد. اشاره شد که امام عسکری علیه السلام،شرایط را برای ورود به دورهی غیبت فراهم ساختند،که با شهادت آن امام بزرگوار علیه السام،شیعه عملا به دورهی غیبت وارد گردید.غیبت فرزند گرامیاش حضرت مهدی علیه السلام،سرآغاز فصلی مهم و پر از ماجرا در تاریخ شیعه است.مهمترین فلسفهی غیبت عدم آمادگی جامعه برای پذیرش پیام یاری آن حضرت علیه السلام است،که باید در پس پردهی غیبت بماند تا رسما شرایط و زمینههای آن با گرایش همگانی جهانی آمده شود. مهدویت با همین بینش رخ داد و در واقع،مقولهای الحاقی به بحث امامت
خلاصه ماشینی:
"تحققبخش رسالت پیامبران علیهم السلام آن وجود نورانی در ادامهی تاریخ بشری،پس از تکامل عقلها و خردها و پس از افت و خیزهایی که بشریت با آنها دمساز شده،و پس از بینش روشنی که برای تجلی دولت کریمهی الهی مییابند،به رسالت پیامآوران الهی جامعهی عمل میپوشاند و جامعهای آمیخته از عدالت را برپا مینماید،چنان که در حدیث شریف نبوی هم آمده است که فرمود: «یملأ الله الارض به قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا»(مجلسی،7891، 23)؛خداوند زمین را به وسیلهی او پر از عدل و قسط مینماید،پس از آن که از ظلم و ستم آکنده شده باشد.
نتیجه چند نتیجهی مهم از این فراز بحث به دست میآوریم: 1)علیرغم ورود به دورهی غیبت،وجود نورانی حضرت مهدی علیه السلام در میان انسانهای روی زمین از اهمیتی خاص برخوردار بوده و منبع برکت و علم و زیبایی و همهی خیرات است؛ 2)غیبت مهدی علیه السلام سرآغاز فصلی مهم،امیدبخش و مسؤولیت آفرین در تاریخ شیعی و اسلامی است؛ 3)مهدویت،به عنوان مقولهی الحاقی به بحث امامت،تداوم بخش حرکت رهایی بخش تشیع تا نیل به چشمانداز مورد انتظار اسلام ناب است؛ 4)مهدویت،در آرمانهای همهی رسولان الهی علیهم السلام مطرح بوده و متعلق به جامعهی جهانی و تحققبخش حکومت آرمانی همهی موحدین عالم و مستضعفین دنیاست؛ 5)بزرگترین فلسفهی مهدویت،فلسفهی شدن،خودسازی و جامعه سازی است؛ 6)انتظار،حالت آمادهباش جامعه برای ظهور دولت یار است؛ 7)فرج و گشایش برای بشر در پرتو مقولهی فرج و ظهور رخ خواهد نمود؛ 8)وعدهی الهی مبنی بر نجات مستضعفان در پرتو حکومت جهانی صالحان،و عدهای قطعی و لایتخلف است."