چکیده:
نقش کمیسیونهای حقیقتیاب در بررسی و اعلام حقایق مربوط به خشونتها و جنایتهای سیاسی و نظامی،و همچنین در تخفیف آثار نامطلوب این پدیدهها،در سالهای اخیر افزایش یافته است.این موضوع باعث شده است تا صاحبنظران،این کمیسیونها را به عنوان کارگزارانی مناسب برای حل منازعات سیاسی و بین المللی مورد توجه قرار دهند.بیشتر،نقش این کمیسیونها،همچون ضابطان قضایی،صرفا جمعآوری«حقایق محکمهای»بود.به عبارت دیگر،آنها میکوشیندند،عاملان و مباشران خشونتها و جنایتهای سیاسی و نظامی را شناسایی و به مراجع مربوطه اعلام کنند.اما این کمیسیونها اخیرا به ابعاد دیگری از حقایق مربوط به خشونتها و جنایات سیاسی و نظامی توجه نشان دادهاند.برخی از این کمیسیونها،با تمرکز بر«حقایق روایتی»،میکوشند تا طرفین درگیری را نیز در فرایند حقیقتیابی مشارکت دهند و از این طریق به تخفیف و تلطیف آثار و پیامدهای عاطفی و روانی خشونتها کمک کنند. برخی دیگر،با تأکید بر«حقایق معطوف به مصالحه»و تلاش در جهت بازسازی مادی و روحی طرفین درگیری،می کوشند زمینههای ارتباط و تفاهم میان آنها را فراهم سازند.چنین رویکردهایی،دستاوردهای قابل ملاحظهای در زمینه حل منازعات داشته است.باوجوداین،اگر قرار است کمیسیون حقیقتیاب به عنوان نهادهای حل منازعه عمل کنند،و اگر هدف این کمیسیونها حلوفصل پایدار منازعات و جلوگیری از شروع مجدد آنهاست،لازم است به جنبه دیگری از حقایق مربوط به خشونتها و جنایتهای سیاسی و نظامی نیز توجه کنند.این جنبه از حقیقت که در این مقاله با عنوان«حقیقت آسیب شناختی»مورد بحث قرار گرفته است به معنای شناسایی و معرفی زمینهها و ریشههای بنیادین خشونتها و جنایتهای سیاسی و نظامی در جوامع موردنظر است.از این دیدگاه،شناسایی و معرفی ساختارها و فرایندهای سیاسی،اقتصادی و اجتماعی منازعهخیز و خشونتزا در جوامع موردنظر و همچنین ارائهء راهکارهایی برای اصلاح این ساختارها و فرایندها به بخشی دیگر از وظائف کمیسیونهای حقیقتیاب تبدیل میشود.چنین کمیسیونهایی را میتوان همچون«کارگزاران گذار»از وضعیت منازعه،به وضعیت پسا منازعه در جوامع پرتنش تلقی کرد.
خلاصه ماشینی:
"باوجوداین،اگر قرار است کمیسیون حقیقتیاب به عنوان نهادهای حل منازعه عمل کنند،و اگر هدف این کمیسیونها حلوفصل پایدار منازعات و جلوگیری از شروع مجدد آنهاست،لازم است به جنبه دیگری از حقایق مربوط به خشونتها و جنایتهای سیاسی و نظامی نیز توجه کنند.
این معنای حقیقت در گزارش«آنتجی کراگ»1اینگونه بیان شده است:«حقیقت،خود را در غم و اندوه یک مادر و صدای جریحهدار و لرزان او نشان میدهد،هنگامی که[از طریق کمیسیونهای حقیقتیاب]با جزئیات مرگ پسرش مواجه میشود (Krog,in Kotze;2005) برخی از صاحبنظران و فعالان حل منازعه،کشف این جنبه از جنایات سیاسی و نظامی را، همچون جنبههای قضایی،به عنوان راهبردی برای تخفیف یا حلوفصل منازعات تلقی می کنند.
(Botman Peterson;1996) به هر تقدیر،در رویکرد مصالحهای،کمیسیونهای حقیقتیاب به منظور ایفای نقشی مؤثر در حل منازعات و جلوگیری از آثار نامطلوب آن و همچنین،پیشگیری از منازعات مجدد باید در چهار زمینهء زیر فعالیت کنند:نخست،کشف حقایق مربوط به خشونتها و جنایات سیاسی و شناسایی و معرفی عاملان و مباشران آنها؛دوم،فراهم کردن شرایط اعتراف و بخشش در میان عاملان و قربانیان خشونت و جنایت؛سوم،تلاش برای جبران خسارتهای مادی وارده بر قربانیان و بالاخره،تلاش برای بازسازی و ترمیم روحی و روانی بزهدیدگان و بزهکاران.
طی چند دهه اخیر دهها مورد از اینگونه کمیسیونها از سوی نهادهای ملی و بین المللی برای مواجهه با برخی از ابعاد و آثار این منازعات(بویژه برای کشف حقایق مربوط به جنایات و خشونتهای سیاسی و نظامی و اقدام علیه حقوق بشر) تشکیل شدهاند."