خلاصه ماشینی:
"و آیا مقدسین و محتاطان ما به این مسائل توجه ندارند؟آیا مشکلات و مسائل جامعهء اسلامی،برای ایشان،بعنوان یک مسلمان، مطرح نیست؟آیا فقر و محرومیت و کمبود داشتن محرومان را جزو اموری نمیدانند که باید دربارهء آنها اهتمام ورزید؟آیا به سخن علی (ع)توجه نمیکنند که فریاد میزند:«العدل حیاة الاحکام»؟آیا به زنده ماندن دین و احکام دین و عمل به آنها،بویژه در میان نسلهای جوان پسر و دختر که هستهء اصلی اجتماعند،التفاتی ندارند و به آن بهایی نمیدهند؟آیا اینگونه مقدسند و محتاط؟و اینگونه مسلمانند و متعهد؟ وقتی مینگرم که امام بزرگ انسانیت و پاسدار سترگ دین میگوید:«العدل حیاة الاحکام» دیگر حرف تمام است،دیگر معطل شدن به پای هرچیز دیگری اتلاف وقت و تضییع آرمان والای اسلام و ابطال هویت از انقلاب و مأیوس کردن مردم است.
چگونه میشود با استثمار درافتاد، و با استثمارگران ارتباط داشت؟چگونه میشود جلو تورم را گرفت و مردمان مظلوم را از سوختن در این دوزخ اقتصادی رهانید،و در عین حال از تورمآفرینان-در صور دیگر- دفاع کرد،و به آنان میدان داد،و از آنان- برای این منظور و آن منظور-هزینه پذیرفت و هزینه خواست؟چگونه میشود سلطنت مال را از جامعه زدود،و جاذبهء مال و قطبی شدن آن را حفظ کرد؟چگونه میشود با حفظ قارونها و فرهنگ قارونی(نفوذ جاذبهء ثروت)،و منافع قارونی و معیشتهای قارونی،دم از ساختن جامعهای اسلامی زد؟ این نیز اشتباه است که تصور کنیم با کمک گرفتن از توانگران و متکاثران(و هزینه گذاریهای سنگین و ایجاد تأسیسات بزرگ،از ثروتهای کذایی که هماکنون باید صرف محرومان و رفع محرومیت شود)،میتوانیم دین خدا را ترویج کنیم."