چکیده:
مقالهی حاضر تلاشی برای شناخت موجودات اسطورهای و شگفتی است که در گرشاسبنامه و کوشنامه از آنها یاد شده است.این موجودات ترکیبی از انسان و حیوان هستند که در برگیرندهی داستانها ، باورهای عجیب و شگفتآور، زایش و شمایل دور از ذهن در متون و اساطیر ایرانی و سایر ملل هستند. در ابتدا ضمن توضیح اجمالی دربارهی انسان- جانوران به تقسیم و دستهبندی آنها در گروههای مختلف اقدام شده است. سپس، در هر گروه به ذکر نمونهها و ردپای به جا مانده از آنها پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"حضور شکلهای گوناگون انسان- جانور در گرشاسبنامه وکوشنامه به چشم میخورد که ازجملهی آنها میتوان به آدمیان شگفتی چون : نرم پایان، زنان تک پستان، یأجوج و مأجوج ، سرخ رویان زرد موی ، گوش بستران ، زنگیان ، آدمخواران، اسب چهرگان و...
در تولد کوش در کوشنامه چنین آمده است : سرسال از او کودک آمد پدیــــد که چـون او جـهان آفرین ، نـافرید دو دندان خوک ودوگوش آن پیل سر و موی ســرخ و دو دیده چو نیـل (کوش نامه، ص، 203 ) در عجایبالمخلوقات آمده استکه: «گروهی اند که آنها را مسنگ میخوانند، هرگوش مانند چادر باشد، چون خواب کنند ، یکی ازآن دو گوش بگسترانند و گوش دیگر را چادر کنند» (طوسی، 1345،456 ).
3-3-مردم پرمو در گرشاسب نامه ، از موجوداتی سخن گوید که تنی پر مو دارند و از گیاه و میوه تغذیه میکنند و رنگشان همچون زنگیان است و کسی به گرد پای آنها نمیرسد(طوسی،1354، 30 – 129).
اسدی در توصیف آنها گفته است: رسیـــدند نزدیـــک کـــوهی بلــــند کـــه بود از بلــــندیش بـــر مه گــزند بســـــیکان گــوهر بـــدان کوهسـار همـــان دیــومردم فــــزون ازشمــــار گــروهی سیـــه چهـــر و بــــالا دراز به دنـــدان پیـــشین چـــو آن گـــراز نه بـــرکوهســــاران مــرغ را راه بــود نــه نیـــز از زبـــانـشان کس آگاه بود (گرشاسپنامه، ص، 164 ) در دارابنامه زنگیانی را توصیف میکند که به صورت آدمی بودند و چنگالهایی چون چنگالهای عقاب، قدی بسیار بلند و سرهایی چو سرآدمی داشتند."